ورود / ثبت نام

ریسک مالی چیست؛ آشنایی با انواع ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال

1404/8/10
ریسک مالی چیست؛ آشنایی با انواع ریسک مالی در بازار ارز دیجیتال

ریسک مالی در هسته هر تصمیم تجاری و سرمایه‌گذاری قرار دارد و به طور ساده، به‌احتمال ازدست‌دادن سرمایه یا دارایی‌های باارزش به دلیل نوسانات پیش‌بینی‌نشده در بازار، چالش‌های اقتصادی، تغییرات قانونی، یا حتی مدیریت نادرست داخلی اشاره می‌کند. این مفهوم تنها به معنای «ضرر کردن» نیست، بلکه به عدم اطمینان نسبت به پیامدهای مالی آتی تمرکز دارد. در دنیای پیچیده بازارهای امروزی، به‌ویژه بازارهای نوظهوری چون ارزهای دیجیتال، درک و مدیریت این عدم اطمینان برای پایداری و رشد ضروری است.

مدیریت ریسک مالی (Financial Risk Management) شامل یک فرآیند پیوسته از شناسایی، تجزیه‌وتحلیل و در نهایت، پذیرش یا کاهش این نااطمینانی‌ها در تصمیمات سرمایه‌گذاری است. در حوزه مالی، ریسک و بازده رابطه‌ای جدایی‌ناپذیر دارند؛ هر سرمایه‌گذاری، حتی آن‌هایی که در اوراق‌قرضه کم‌ریسک آمریکایی به صفر نزدیک می‌شوند، درجاتی از ریسک را به همراه دارد. هدف اصلی در این فرآیند، تنها کسب سود نیست، بلکه حفاظت از سرمایه اولیه است. این مسئله در بازارهای با نوسان شدید؛ مانند کریپتوکارنسی یا بورس، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند، زیرا تصمیم‌گیری‌های اشتباه ممکن است منجر به ازدست‌رفتن سرمایه در مدت کوتاهی شود.

استراتژی‌های کلی مدیریت ریسک

درک کامل ریسک در اشکال مختلف آن به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا فرصت‌ها، مبادلات و هزینه‌های مرتبط با رویکردهای مختلف سرمایه‌گذاری را بهتر درک کنند. مدیریت ریسک با شناسایی محل وجود خطر و اتخاذ تصمیمات هوشمندانه در مورد نحوه برخورد با آن انجام می‌شود. استراتژی‌های عمومی مدیریت ریسک شامل اجتناب (Avoidance)، تحمل (Tolerance)، به‌اشتراک‌گذاری (Sharing)، انتقال (Transfer)، و پیشگیری و تقلیل ضرر (Loss Prevention and Reduction) است.

باید توجه داشت که هدف از مدیریت ریسک، حذف کامل خطر نیست، بلکه مدیریت هوشمندانه آن برای افزایش احتمال موفقیت است. این مدیریت باید به‌گونه‌ای باشد که در شرایط نامطمئن، تصمیمات منطقی‌تری اتخاذ شود. ابزارهای آماری سنجش ریسک مانند انحراف معیار که پراکندگی حول یک سنجه مرکزی را اندازه‌گیری می‌کنند، در بازارهای سنتی کاربرد دارند. بااین‌حال، در بازارهای نوظهور مانند کریپتو که داده‌های تاریخی محدودتری وجود دارد و ریسک‌های نوینی چون ریسک فنی قرارداد هوشمند مطرح هستند، مدل‌های صرفاً آماری باید با تحلیل‌های کیفی و بررسی سناریوهای بحرانی تلفیق شوند.

انواع ریسک مالی

ریسک‌های مالی در بازار دارایی‌های دیجیتال را می‌توان در چارچوبی دوگانه تحلیل کرد: ریسک‌های سنتی که در هر بازار مالی وجود دارند (بازاری، اعتباری، نقدینگی، عملیاتی) و تجلی نوظهور آن‌ها که مختص اکوسیستم بلاک‌چین و کریپتوکارنسی است. در این اکوسیستم، ریسک‌ها به‌ندرت به‌صورت ایزوله رخ می‌دهند و اغلب به‌صورت ترکیبی عمل می‌کنند؛ به‌عنوان‌مثال، نقدینگی پایین در یک آلت‌کوین (ریسک نقدینگی) می‌تواند شدت تأثیر یک خبر بد (ریسک بازاری) را تشدید کرده و به نقدشدن اجباری اهرم‌ها (ریسک اعتباری) منجر شود. در ادامه این گزارش، انواع ریسک‌های کلیدی در بازار کریپتو به‌تفصیل بررسی می‌شوند.

ریسک سرمایه‌گذاری

ریسک سرمایه‌گذاری در بازار کریپتو به عدم اطمینان نسبت به بازگشت سرمایه و مجموعه تهدیداتی اشاره دارد که می‌توانند بر سبد سرمایه‌گذاری تأثیر منفی بگذارند. نوسانات شدید قیمت، جزء اصلی این ریسک در دارایی‌های دیجیتال است. مدیریت این نوسانات مستلزم اتخاذ تصمیمات منطقی، به‌دوراز احساسات، در شرایط نامطمئن است.

در معاملات اهرمی (Leverage Trading)، ریسک سرمایه‌گذاری به‌صورت خطر نقدشدن اجباری (Liquidation) تجلی پیدا می‌کند. در این شرایط، اگر قیمت دارایی به یک سطح معین برسد، پلتفرم به طور خودکار دارایی را به‌منظور پوشش وام می‌فروشد. برای کاهش این خطر، تعیین حد ضرر (Stop Loss) یک استراتژی عملی است؛ این ابزار به سرمایه‌گذار امکان می‌دهد تا در صورت کاهش قیمت، به‌صورت خودکار از معامله خارج شده و زیان خود را به یک درصد مشخص محدود کند. این کار، تضمین می‌کند که صرفاً درصد مشخصی از سرمایه اولیه از دست برود. به همین دلیل، کارشناسان توصیه می‌کنند فقط از پلتفرم‌های معتبر مثل صرافی التکس برای انجام معامله‌ها استفاده کنید.

برای موفقیت در مدیریت ریسک سرمایه‌گذاری، لازم است سرمایه‌گذاران از یک رویکرد تحلیلی جامع استفاده کنند که شامل سه جنبه کلیدی است: تحلیل بنیادی (بررسی ساختار درونی ارز دیجیتال)، تحلیل تکنیکال (بررسی معیارهای قیمتی، پتانسیل رشد و ارزش‌گذاری) و تحلیل احساسات (بررسی ذهنیت کاربران درباره آن ارز). این رویکرد چندوجهی به مدیریت ریسک کمک می‌کند تا سرمایه‌گذاری‌ها بر اساس اصول منطقی و نه صرفاً شانس، انجام شوند. علاوه بر این، در حوزه امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، ریسک سرمایه‌گذاری به ریسک نرم‌افزاری نیز وابسته است؛ بازدهی بالاتر غالباً با ریسک نرم‌افزاری بالاتری همراه است و در نتیجه، تخصیص سرمایه به پروتکل‌هایی با سوابق طولانی‌تر و وثایق بالاتر، به‌عنوان یک استراتژی حیاتی مدیریت ریسک سرمایه‌گذاری تلقی می‌شود.

ریسک بازاری

ریسک بازاری ناشی از نوسانات غیرمنتظره و خارج از کنترل سرمایه‌گذار در متغیرهای اقتصادی و قیمت دارایی‌ها است. این ریسک، گسترده‌ترین و مهم‌ترین عامل در بازارهای مالی، به‌ویژه در کریپتو، محسوب می‌شود.

عوامل محرک داخلی نوسانات

عوامل متعددی بر قیمت رمزارزها تأثیر می‌گذارند که مهم‌ترین آنها شامل عرضه و تقاضا، اخبار و رویدادها، وضعیت اقتصادی جهانی، مقررات و قوانین، و احساسات بازار هستند. از میان این عوامل، عرضه و تقاضا بیشترین تأثیر را به‌صورت مستقیم و فوری بر قیمت دارد؛ به‌عنوان‌مثال، افزایش ناگهانی تقاضا برای خرید بیت‌کوین، قیمت آن را به‌سرعت بالا می‌برد. همچنین، فعالیت‌های نهنگ‌ها (افراد یا نهادهایی با سرمایه کلان) که خریدهای بزرگ یا فروش‌های سنگین انجام می‌دهند، می‌تواند به دلیل نقدینگی نسبتاً پایین‌تر بازار کریپتو در مقایسه با بازارهای سهام سنتی، نوسانات شدیدی را ایجاد کند.

تأثیر عوامل کلان اقتصادی

شرایط اقتصادی جهانی به طور فزاینده‌ای بر بازار کریپتو تأثیر می‌گذارد. نرخ بهره کشورهای بزرگ (مانند ایالات متحده)، تورم و رشد اقتصادی، همگی می‌توانند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر ارزش و نوسانات ارزهای دیجیتال اثر بگذارند. این وضعیت نشان‌دهنده یک همبستگی فزاینده (Growing Correlation) است؛ در دوره‌هایی که بانک‌های مرکزی سیاست‌های پولی انقباضی (مانند افزایش نرخ بهره) را اعمال می‌کنند، تمایل سرمایه‌گذاران برای خروج از دارایی‌های پرریسک افزایش‌یافته و ریسک بازاری نزولی در کریپتو تشدید می‌شود.

درک تأثیر سیاست‌های پولی و مالی بر بازار کریپتو، دیگر صرفاً یک مزیت محسوب نمی‌شود، بلکه یک ضرورت برای مدیریت ریسک بازاری است. این تحولات، تحلیلگران را ملزم می‌سازد تا رمزارزها را نه به‌عنوان یک دارایی کاملاً غیرهمبسته، بلکه به‌عنوان یک دارایی پرریسک که رفتاری مشابه با بازارهای سهام فناوری دارد، مدل‌سازی کنند.

ریسک نقدینگی

ریسک نقدینگی به چالشی اشاره دارد که در آن یک دارایی نمی‌تواند به‌سرعت و بدون تحمیل ضرر قابل‌توجهی بر قیمت آن (اثر قیمت محدود) به پول نقد تبدیل شود. نقدینگی بازار بر اساس سهولتی سنجیده می‌شود که می‌توان هر دارایی را با تغییر قیمتی محدود خرید یا فروخت.

معیار نقدینگی در صرافی‌ها و دارایی‌ها

هرچه حجم معاملات (سفارش‌های خریدوفروش واقعی اجراشده) در یک صرافی بیشتر باشد، نقدینگی بالاتر خواهد بود و قیمت پایدارتر می‌ماند. نقدینگی بالا، به معامله‌گر این امکان را می‌دهد که راحت‌تر با قیمت دلخواهش خرید یا فروش انجام دهد. در مقابل، دارایی نقدشونده (Illiquid) به دارایی‌ای گفته می‌شود که اجرای تراکنش‌های آن طولانی شود یا خریدوفروش آن تغییر قابل‌توجهی در قیمت ایجاد کند. صرافی‌های ارز دیجیتال به نقدینگی نیاز حیاتی دارند؛ بدون نقدینگی، تطابق سفارش‌های خریداران و فروشندگان غیرممکن شده و صرافی ورشکست می‌شود.

خطر Illiquidity و آلت‌کوین‌ها

بسیاری از آلت‌کوین‌های با حجم بازار و حجم معاملات کم، به‌شدت در معرض ریسک نقدینگی قرار دارند. در چنین دارایی‌هایی، حتی یک سفارش خرید یا فروش کوچک می‌تواند قیمت را به طور قابل‌توجهی تغییر دهد. این وضعیت، ریسک نقدینگی را برای سرمایه‌گذاران این دارایی‌ها به‌شدت افزایش می‌دهد. از پیامدهای اصلی نقدینگی پایین، اسلیپیج (Slippage) است؛ یعنی اجرای معاملات بزرگ منجر به زیان می‌شود، زیرا سفارش‌ها باید در سطوح قیمتی پایین‌تر در دفتر سفارش تکمیل شوند.

پیامدهای ریسک نقدینگی

ریسک نقدینگی در زمان بحران می‌تواند خود - تشدیدشونده باشد. زمانی که ترس بر بازار حاکم می‌شود و همه به دنبال فروش هستند، کمبود نقدینگی باعث سقوط شدید قیمت‌ها شده و این سقوط، فروش‌های بیشتری را تحریک می‌کند. بحران‌های اخیر در اکوسیستم کریپتو، از جمله فروپاشی ترا، نشان داد که کمبود نقدینگی یک عامل ثانویه حیاتی در سرایت بحران بود. مشکلات نقدینگی به صندوق‌ها و وام‌دهندگانی که به شبکه ترا متصل بودند، ضربه زد. این امر نشان می‌دهد که ریسک نقدینگی می‌تواند به‌عنوان مکانیسم انتقال (Contagion Mechanism) برای تشدید ریسک‌های اعتباری و سیستمی عمل کند.

ریسک اعتباری

ریسک اعتباری به‌احتمال زیان مالی اشاره دارد که ناشی از عدم توانایی مشتریان یا شرکای تجاری (طرف مقابل) در پرداخت به‌موقع بدهی‌ها یا عمل به تعهداتشان (ریسک نکول) است.

ریسک اعتباری در نهادهای متمرکز (CeFi)

در امور مالی متمرکز (CeFi)، ریسک اعتباری همانند بازارهای سنتی تحت‌تأثیر عواملی چون ورشکستگی نهادهای تولیدی، افزایش نرخ بهره بانکی، و عدم ثبات اقتصادی در یک کشور قرار می‌گیرد. برای کاهش این ریسک، راهکارهای سنتی مانند بررسی دقیق سوابق مالی و امتیاز اعتباری طرف مقابل، تنوع‌بخشی به سرمایه‌گذاری و دریافت ضمانت و وثیقه معتبر برای جبران خسارت در مواقع ضروری وجود دارد.

ریسک اعتباری در امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)

در پروتکل‌های وام‌دهی غیرمتمرکز (مانند Aave و Compound)، ریسک طرف مقابل هنوز وجود دارد، اما مکانیسم مدیریت آن بر اساس وثیقه است. این پروتکل‌ها معمولاً وثیقه‌ای به ارزش حداقل ۱۰۰ درصد مبلغ وام‌گرفته شده را از وام‌گیرنده طلب می‌کنند؛ بنابراین، ماهیت ریسک از "عدم پرداخت" به "ریسک وثیقه ناکافی" تغییر می‌کند. اگر ارزش وثیقه (که اغلب خود یک دارایی پرنوسان است) به‌سرعت کاهش یابد، ریسک اعتباری فعال شده و فرآیند نقدسازی صورت می‌گیرد. سرمایه‌گذاران در دیفای باید مطمئن شوند که وثیقه‌ها چگونه برای وام‌ها محاسبه می‌شوند و تحت چه شرایطی نقد می‌شوند. این امر نیاز به تمرکز بر ارزیابی استحکام کد و امنیت فنی (ماشینی) را در مقابل ارزیابی اعتبار طرف مقابل (انسانی) قرار می‌دهد.

ارتباط اعتباری در بحران‌های سیستمی

بحران‌هایی مانند فروپاشی اکوسیستم Terra و شرکت وام‌دهی Celsius، قدرت ریسک اعتباری در CeFi را به‌وضوح نشان دادند. ورشکستگی یک صندوق تأمینی بزرگ (Three Arrows Capital) که به‌شدت اهرم شده بود و بیش از ۲۰۰ میلیون دلار در TerraUSD ضرر کرد، منجر به ایجاد اثر دومینو گونه (Contagion Effect) شد. این اثر دومینو، نهادهای اعتباری دیگر مانند Celsius را با کمبود نقدینگی مواجه ساخت و آن‌ها ورشکستگی خود را مستقیماً ناشی از فروپاشی ترا اعلام کردند. این رویدادها، وابستگی‌های پنهان اعتباری و اهرم بیش از حد در CeFi را به‌عنوان عوامل تشدیدکننده ریسک اعتباری برجسته ساختند.

ریسک عملیاتی

ریسک عملیاتی به زیان‌های مالی اشاره دارد که از نقص در فرآیندهای داخلی، سیستم‌ها، خطاهای انسانی، یا رویدادهای غیرمترقبه خارجی ناشی می‌شوند. در اکوسیستم کریپتو، این ریسک اغلب ماهیت فنی و امنیتی دارد و ارتباط تنگاتنگی با زیرساخت بلاک‌چین پیدا می‌کند.

ریسک نرم‌افزاری و قرارداد هوشمند

بزرگ‌ترین ریسک عملیاتی در DeFi، ناشی از آسیب‌پذیری‌های امنیتی در کدهای نرم‌افزاری و قراردادهای هوشمند است که به هکرها اجازه می‌دهد تا پروتکل‌ها را استثمار کرده و دارایی‌ها را به سرقت ببرند. نمونه‌های تاریخی نشان داده‌اند که خطاهای کدنویسی می‌توانند باعث اختلال در عملکرد نرم‌افزار شده و حتی امکان برداشت وثیقه وام را بدون بازپرداخت آن فراهم کنند. برای کاهش این خطر، به سرمایه‌گذاران توصیه می‌شود پروتکل‌هایی را انتخاب کنند که سپرده‌های بالاتر، سوابق طولانی‌تر و امنیت اثبات شده‌ای دارند، زیرا تجربه نشان داده است که این پروتکل‌ها کمتر در معرض خطاهای نرم‌افزاری قرار می‌گیرند.

ریسک امنیت سایبری و حملات

حملات سایبری، از جمله حملات انکار سرویس (Denial-of-Service یا DoS)، یک ریسک عملیاتی دائمی هستند. این حملات شامل اشباع صرافی رمزنگاری یا شبکه بلاک‌چین با حجم بیش از حد ترافیک است که عملیات عادی را مختل می‌کند و می‌تواند منجر به‌کندی یا قطع کامل سرویس شود. علاوه بر این، خطر هک‌شدن صرافی‌ها و سرقت کلیدهای اختصاصی از سمت کاربر (Custody Risk) نیز بخش مهمی از ریسک‌های عملیاتی محسوب می‌شود.

معضل سه‌گانه بلاک‌چین و عملیات شبکه

ریسک عملیاتی همچنین با معضل سه‌گانه بلاک‌چین (Blockchain Trilemma) در ارتباط است: تعادل بین تمرکززدایی، امنیت و مقیاس‌پذیری. شبکه‌هایی مانند بیت‌کوین که از نظر تمرکززدایی و ایمنی قوی هستند، ممکن است با مشکلات مقیاس‌پذیری و توان عملیاتی پایین مواجه شوند که این خود به تجربه کاربری ضعیف و ریسک عملیاتی تأخیر در تراکنش‌ها منجر می‌شود. در مقابل، شبکه‌هایی مانند سولانا که مقیاس‌پذیری بالاتری دارند، ممکن است ناچار به مصالحه با تمرکززدایی شوند. دوام و استحکام فنی زیرساخت‌ها، یک وابستگی حیاتی برای هر سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود؛ نقص‌های امنیتی بزرگ در شبکه‌های پرکاربرد می‌توانند منجر به خروج گسترده سرمایه، کاهش اعتماد و در نهایت، ایجاد یک بحران سیستمی شوند.

ریسک روان‌شناختی

ریسک روان‌شناختی یا رفتاری، ناشی از تأثیر احساسات و ذهنیت کاربران بر عملکرد قیمتی دارایی‌ها و تصمیم‌گیری‌های معامله‌گران است. بخش مهمی از بازار ارزهای دیجیتال به دلیل ماهیت سوداگرانه آن، به‌شدت وابسته به این احساسات است.

مکانیسم‌های FOMO و FUD

FOMO (Fear of Missing Out):

 این اضطراب زمانی فعال می‌شود که تریدر احساس می‌کند «همه سود کرده‌اند جز من» و اغلب با دیدن اخبار موفقیت‌آمیز یا رشد شدید قیمت یک دارایی شکل می‌گیرد. فومو باعث می‌شود تریدر برنامه معاملاتی خود را فراموش کند، حد ضرر نگذارد و فقط به امید «جانماندن» وارد بازار شود، درحالی‌که ممکن است زمان ورود به اوج بازار و چرخش قیمت نزدیک باشد.

FUD (Fear, Uncertainty, Doubt):

ترس، بلاتکلیفی و تردید، احساسات انسانی دیگری هستند که می‌توانند باعث فروش‌های هیجانی (Panic Selling) و زیان‌های سنگین در بازار شوند.

نظریه احمق بزرگ‌تر و حباب‌های سوداگری

ریسک روان‌شناختی ارتباط مستقیمی با نظریه احمق بزرگ‌تر (The Greater Fool Theory) دارد. ایده اصلی این نظریه این است که می‌توان یک دارایی را با هر قیمتی خرید و با قیمت گران‌تر به شخص دیگری فروخت، بدون اینکه ارزش بنیادی یا ذاتی آن دارایی اهمیتی داشته باشد. بر اساس این نظریه، قیمت بازار لزوماً از ارزش حقیقی پیروی نمی‌کند، بلکه متأثر از رفتارهای غیرعقلانی و انتظارات مشارکت‌کنندگان بازار است. این مکانیسم به تبیین حباب‌های سوداگری در بازارهای مالی کمک می‌کند، جایی که قیمت‌ها به‌صورت ناپایداری به سطوح بالا می‌رسند و سپس ناگهان فرومی‌ریزند.

مدیریت ریسک رفتاری

ریسک روان‌شناختی می‌تواند منجر به نوسانات مصنوعی شود، زیرا اغلب توسط نهنگ‌ها و بازیگران بزرگ برای دست‌کاری قیمت‌ها از طریق انتشار FUD یا FOMO به‌منظور خرید یا فروش در قیمت‌های مطلوب، مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد. به همین دلیل، تحلیل احساسات یکی از سه جنبه کلیدی در تحلیل جامع یک ارز دیجیتال محسوب می‌شود. برای مدیریت این ریسک، بهترین راهکار توسعه نظم و انضباط، پایبندی به برنامه معاملاتی، و استفاده از ابزارهای مدیریتی خودکار مانند حد ضرر است تا تصمیمات منطقی جایگزین واکنش‌های احساسی شوند.

ریسک سازگاری (تنظیمی و قانونی)

ریسک سازگاری شامل زیان‌های احتمالی ناشی از عدم رعایت قوانین موجود یا تغییرات ناگهانی در مقررات و سیاست‌های دولتی است. این نوع ریسک به دلیل ماهیت نوآورانه و غیرمتمرکز بسیاری از دارایی‌های دیجیتال، در این حوزه بسیار حائز اهمیت است.

ممنوعیت‌های جهانی و تأثیر آن‌ها

تغییرات قانونی ناشی از بروکراسی اداری و بخش‌نامه‌ها یا لغو معافیت‌های مالیاتی می‌توانند منجر به زیان‌های هنگفت برای سرمایه‌گذاران و کسب‌وکارها شوند. ممنوعیت‌های دولتی بر ارزهای دیجیتال، تنها محدود به مرزهای ملی نیستند، بلکه تأثیر جهانی قابل‌توجهی بر قیمت، اعتماد و اکوسیستم دارند.

چالش‌های قانون‌گذاری حوزه‌های نوآورانه

باتوجه‌به رشد سریع دیفای، استیبل‌کوین‌های الگوریتمی و سایر فناوری‌های مالی مبتنی بر بلاک‌چین، قانون‌گذاران در سراسر جهان برای کاهش ریسک‌های مالی، جلوگیری از پول‌شویی، و منع استفاده در فعالیت‌های غیرقانونی، به دنبال اتخاذ یک سیاست روشن و شفاف هستند. ابهام در قانون‌گذاری، یا بدتر از آن، اعمال قوانین سخت‌گیرانه سنتی بر پروتکل‌های غیرمتمرکز می‌تواند به‌صورت ناگهانی باعث کاهش ارزش بازار شود (ریسک تنظیم مقررات معکوس). در واقع، ریسک سازگاری نه‌تنها از ابهام، بلکه از قوانین سخت‌گیرانه‌ای نیز ناشی می‌شود که مدل‌های کسب‌وکار موجود را مختل می‌کند. این چشم‌انداز نظارتی در حال تحول، نیاز به آموزش و آگاهی مستمر هم برای افراد و هم برای مشاغل در مورد خطرات و مزایای مرتبط با دارایی‌های دیجیتال را دوچندان می‌سازد.

ریسک سیستمی

ریسک سیستمی عبارت است از خطر فروپاشی بخش قابل‌توجهی از یک سیستم یا بازار مالی به دلیل سرایت (Contagion) بحران از یک نهاد یا بخش به نهادهای دیگر.

مکانیسم‌های سرایت داخلی در کریپتو

اگرچه بازار کریپتو در اوج بحران‌های اخیر (مانند فروپاشی Terra) تا سطح ۸۷۳ میلیارد دلار کاهش یافت، معاون بخش تحلیل بازار جهانی صندوق بین‌المللی پول (IMF) اعلام کرد که رکود بازار رمزارزها به سیستم مالی جهانی سرایت نکرده و آسیب محدودی به بخش واقعی اقتصاد وارد کرده است. تحلیلگران بانک سیتی نیز این پدیده را به دلیل کوچکی نسبی صنعت کریپتو در مقایسه با سیستم مالی جهانی دانستند.

بااین‌حال، قدرت سرایت بحران درون اکوسیستم کریپتو بسیار بالا است. اثر دومینو گونه (Contagion Effect) در اکوسیستم کریپتو زمانی رخ می‌دهد که مشکلات کمبود نقدینگی و ضررهای بزرگ ناشی از سقوط قیمت‌ها، به دلیل وابستگی‌های اعتباری و اهرم بالا، به‌سرعت از نهادی به نهاد دیگر منتقل می‌شوند. هسته اصلی این شکست‌های سیستمی، اهرم افراطی و معاملات پرریسک بود که ریسک سیستمی را برای کل اکوسیستم افزایش داد.

نمونه‌های تاریخی سرایت ریسک

فروپاشی استیبل‌کوین الگوریتمی TerraUSD (UST) در می ۲۰۲۲، یک نمونه بارز از ریسک سیستمی داخلی بود. این حادثه منجر به زیان بیش از ۲۰۰ میلیون‌دلاری برای صندوق تأمینی Three Arrows Capital (3AC) شد که یکی از بازیگران اصلی CeFi بود. این امر به نوبه خود، کمبود نقدینگی و ورشکستگی شرکت وام‌دهی Celsius را در پی داشت که دلیل ورشکستگی خود را مستقیماً اثر دومینو گونه ناشی از فروپاشی ترا معرفی کرد. این زنجیره رویدادها، ماهیت سیستمی و وابستگی‌های پنهان در بخش وام‌دهی متمرکز کریپتو را برجسته می‌سازد.

چشم‌انداز ریسک سیستمی جهانی

صندوق بین‌المللی پول هشدار داده است که با افزایش‌پذیرش و نفوذ کریپتو، به‌ویژه در کشورهایی که آن را به‌عنوان ارز قانونی پذیرفته‌اند، احتمال ایجاد ریسک‌های جهانی در آینده وجود دارد. این وضعیت نشان می‌دهد که ریسک سیستمی کریپتو در حال تکامل از درون سیستمی به برون سیستمی است. با نهادینه‌شدن این بازار، تحلیلگران نیاز دارند که شاخص‌های ریسک سیستمی (مانند MES که در سیستم بانکی سنتی استفاده می‌شود) را برای مدل‌سازی ارتباط متغیرهای کلان اقتصادی (مانند نرخ تورم و رشد نقدینگی) باثبات اکوسیستم کریپتو توسعه دهند.

خلاصه‌سازی یافته‌های کلیدی در مورد ریسک‌های اصلی بازار ارزهای دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال یک اکوسیستم مالی منحصربه‌فرد است که ریسک‌های سنتی (مانند ریسک بازاری و نقدینگی) را به واسطه نوسانات شدید (Hyper-Volatility) تقویت می‌کند و ریسک‌های نوظهور (ریسک عملیاتی قرارداد هوشمند و ریسک سازگاری قانون‌گذاری) را معرفی می‌نماید. یافته‌های این تحلیل نشان می‌دهد که درحالی‌که بحران‌های بزرگ اخیر به اقتصاد جهانی سرایت نکرده‌اند، ریسک سیستمی درونی کریپتو به دلیل اهرم بالا، وابستگی‌های اعتباری پنهان، و کمبود نقدینگی (اثر دومینو گونه) یک واقعیت اثبات‌شده است. علاوه بر این، ریسک روان‌شناختی (FOMO و FUD) به‌عنوان یک عامل مهم، می‌تواند نوسانات قیمتی را تشدید کرده و تصمیمات منطقی سرمایه‌گذاران را منحرف سازد.

پیشنهاد مدل جامع مدیریت ریسک برای سرمایه‌گذاران دارایی‌های دیجیتال

برای مدیریت هوشمندانه و جامع ریسک در بازار کریپتو، سرمایه‌گذاران باید از یک مدل چندوجهی استفاده کنند که فراتر از تجزیه‌وتحلیل صرفاً کمی باشد:

1.    مدیریت ریسک کمی و بازاری: استفاده اجباری و انضباطی از ابزارهای کاهش ضرر مانند تعیین حد ضرر (Stop Loss) برای حفاظت از سرمایه اولیه. همچنین، تمرکز بر دارایی‌هایی که دارای حجم معاملات بالا و نقدینگی کافی هستند تا اثر قیمت محدود شود.

2.    مدیریت ریسک کیفی، عملیاتی و اعتباری: انجام تحقیقات عمیق بنیادی برای ارزیابی استحکام فنی و امنیتی پروتکل‌ها (برای مقابله با ریسک عملیاتی و نرم‌افزاری) و اطمینان از وجود وثایق مناسب در ساختارهای وام‌دهی غیرمتمرکز. تنوع‌بخشی به سرمایه‌گذاری‌ها برای کاهش اثر نکول احتمالی اهمیت حیاتی دارد.

3.    مدیریت ریسک رفتاری: توسعه نظم و انضباط سخت‌گیرانه، پایبندی به برنامه معاملاتی از پیش تعیین شده، و دوری از تصمیمات هیجانی ناشی از FOMO و نظریه احمق بزرگ‌تر. استفاده از تحلیل احساسات به‌عنوان یکی از معیارهای کلیدی تحلیل.

چشم‌انداز آینده ریسک‌های مالی در مواجهه با بلوغ اکوسیستم بلاک‌چین

باتوجه‌به رشد مداوم اندازه و نفوذ بازار ارزهای دیجیتال، همبستگی آن با سیستم مالی سنتی افزایش خواهد یافت که این امر ریسک بازاری را تشدید می‌کند. این بلوغ، مستلزم آن است که قانون‌گذاران در سطح جهانی سیاست‌های شفاف و روشنی را در مورد دارایی‌های دیجیتال اتخاذ کنند تا ابهام‌زدایی شده و خطر تنظیم مقررات معکوس کاهش یابد. در داخل اکوسیستم کریپتو نیز، نهادهای مالی باید مکانیزم‌های کاهش اهرم و افزایش شفافیت در تعهدات اعتباری را برای جلوگیری از تکرار سرایت‌های سیستمی داخلی به کار گیرند. در نهایت، درک کامل ریسک‌ها در اشکال مختلف آن‌ها، از فنی تا رفتاری، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا فرصت‌ها، مبادلات و هزینه‌های مرتبط با رویکردهای مختلف سرمایه‌گذاری را بهتر درک کنند و در این بازار پرنوسان به موفقیت دست یابند.

اخبار مرتبط