ورود / ثبت نام

لوریج چیست؟ آشنایی با معنی leverage در بازار ارز دیجیتال

1404/8/18
لوریج چیست؟ آشنایی با معنی leverage در بازار ارز دیجیتال

اهرم مالی یا لوریج (Leverage) یکی از مفاهیم بنیادی و درعین‌حال پیچیده در بازارهای سرمایه جهانی و به‌ویژه بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. لوریج ابزاری است که به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا قدرت خرید خود را به‌صورت چشمگیری افزایش دهند و بتوانند با سرمایه‌ای اندک، پوزیشن‌های معاملاتی بزرگ‌تری را کنترل کنند. بااین‌حال، استفاده از اهرم هم‌زمان موجب چندبرابر شدن پتانسیل سود و زیان می‌شود و ریسک ازدست‌رفتن سرمایه اولیه را تا حد بحرانی افزایش می‌دهد. این گزارش به تحلیل عمیق مفهوم لوریج، سازوکارهای عملکردی آن در بازار ارز دیجیتال، مقایسه آن با معاملات اسپات، و بررسی دقیق مزایا و خطرات مرتبط با آن می‌پردازد.

لوریج چیست؟

در علوم مالی، لوریج یا اهرم (Gearing) هر تکنیکی است که شامل قرض گرفتن وجه برای خرید یا سرمایه‌گذاری باشد. هدف اصلی استفاده از اهرم مالی، افزایش بازده بالقوه سرمایه‌گذاری با استفاده از منابع قرضی است. این مفهوم نام خود را از اهرم فیزیکی در مکانیک گرفته است؛ جایی که یک نیروی ورودی کوچک، با استفاده از یک نقطه اتکا، به یک نیروی خروجی بزرگ‌تر تبدیل می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، لوریج تریدینگ به فرآیند انجام معامله در بازارهای اسپات یا مشتقه اشاره دارد که در آن تریدر با تأمین مقدار مشخصی سرمایه اولیه، مابقی سرمایه لازم برای باز کردن یک پوزیشن بزرگ‌تر را از صرافی یا کارگزار قرض می‌گیرد.

نسبت اهرمی و نحوه نمایش آن

لوریج معمولاً به‌صورت یک نسبت (مانند ۱:۱۰) یا یک ضریب (مانند ۱۰x یا ۵x) نمایش داده می‌شود. این نسبت، میزان سرمایه واقعی معامله‌گر ("a") را در مقایسه با کل پولی که می‌تواند در معامله درگیر کند ("b")، نشان می‌دهد.

برای مثال، اگر یک معامله‌گر ۱۰۰ دلار سرمایه داشته باشد و اهرم ۱۰:۱ (یا ۱۰x) را انتخاب کند، می‌تواند در معامله‌ای به ارزش ۱۰۰۰ دلار وارد شود. در این حالت، سود و زیان بر اساس کل حجم معامله (۱۰۰۰ دلار) محاسبه می‌شود، اما معامله تا زمانی باز می‌ماند که مجموع ضرر از سرمایه اولیه معامله‌گر (۱۰۰ دلار) فراتر نرود. افزایش ضریب اهرمی مستقیماً قدرت خرید معامله‌گر را تقویت می‌کند.

لوریج به‌مثابه «تراکم ریسک»

اگرچه تعریف لوریج بر افزایش قدرت بازدهی متمرکز است، درک فنی‌تر نشان می‌دهد که لوریج در بازارهای پرنوسانی مانند ارز دیجیتال، ابزاری برای «تراکم ریسک» است. استفاده از سرمایه قرضی، یک تعهد بازپرداخت آنی ایجاد می‌کند که در کریپتو منجر به مکانیسم لیکوییداسیون اجباری می‌شود. هرچه ضریب اهرمی انتخاب‌شده بالاتر باشد، تغییرات قیمتی مجاز قبل از اینکه وثیقه (مارجین) به صفر برسد، کوچک‌تر می‌شود. به‌این‌ترتیب، لوریج صرفاً ابزار تقویت بازده نیست، بلکه متغیری است که فاصله قیمت کنونی تا نقطه لیکوئید شدن را کنترل کرده و ریسک مربوط به کل پوزیشن را در یک دامنه قیمتی محدودتر فشرده می‌سازد.

اهرم چگونه کار می‌کند؟

سازوکار عملکرد اهرم تریدینگ بر پایه سیستم وام‌دهی و وثیقه (مارجین) توسط صرافی‌ها یا کارگزاران بنا شده است.

مکانیسم وام‌گیری و وثیقه

هنگامی که یک تریدر پوزیشن اهرم‌دار باز می‌کند، کارگزار یا صرافی وجه لازم برای انجام معامله با حجم بالا را به او قرض می‌دهد. در ازای این وام، تریدر ملزم است مبلغی از سرمایه خود را به‌عنوان وثیقه یا مارجین اولیه قرار دهد. این وثیقه عملکردی مشابه وثیقه وام بانکی دارد؛ یعنی تضمین می‌کند که اگر معامله بر خلاف انتظار معامله‌گر حرکت کند و زیان ایجاد شود، وام‌دهنده (صرافی) بتواند بدهی خود را از محل این وثیقه تسویه کند.

در بازار ارز دیجیتال، معاملات اهرم‌دار عمدتاً در قالب معاملات مارجین یا معاملات فیوچرز انجام می‌گیرند. در معاملات مارجین، می‌توان برای کل سرمایه حساب اهرم گرفت، درحالی‌که در معاملات فیوچرز (آتی)، اهرم به‌صورت مشخص برای حجم تعیین‌شده هر معامله اعمال می‌شود.

کاربرد اهرم در بازارهای مشتقه (فیوچرز)

بازار فیوچرز به دلیل ساختار قرارداد محور، بستر اصلی استفاده از اهرم‌های بالا در کریپتو است. در معاملات آتی، معامله‌گر دارایی واقعی (مثل بیت‌کوین) را خریداری نمی‌کند، بلکه قراردادی را برای خرید یا فروش آن در آینده می‌بندد. این ساختار امکان‌پذیر می‌سازد که تریدر برای کنترل یک قرارداد بزرگ، تنها بخشی از ارزش آن را به‌عنوان وثیقه (مارجین) پرداخت کند. اهرم در این بازار ابزاری قدرتمند است که به تریدر کمک می‌کند تا با سرمایه کمتر، حجم بیشتری از معاملات را کنترل نموده و از نوسانات بازار بهره‌برداری کند.

پوزیشن‌های لانگ و شورت اهرم‌دار

مزیت دیگر معاملات اهرم‌دار، امکان سودآوری از هر دو جهت بازار است، برخلاف معاملات اسپات که تنها در صورت افزایش قیمت سودده هستند.

1.    پوزیشن لانگ (Long): زمانی که معامله‌گر انتظار افزایش قیمت را دارد، دارایی را می‌خرد.

2.    پوزیشن شورت (Short): زمانی که معامله‌گر انتظار کاهش قیمت را دارد، قراردادی برای «فروش» آن دارایی می‌بندد، حتی اگر آن را نداشته باشد، با این امید که در قیمتی پایین‌تر آن را بازخرید کرده و سود کند.

لوریج پتانسیل سود و زیان ناشی از هر دو پوزیشن لانگ و شورت را چندین برابر می‌کند.

کارمزدها و ماهیت کوتاه‌مدت معاملات اهرمی

معاملات فیوچرز اهرم‌دار هزینه‌های اضافی مانند Funding Fee (کارمزد تأمین مالی) را در بردارند. این کارمزد مکانیسمی است که صرافی‌ها برای همگام نگه‌داشتن قیمت قرارداد فیوچرز با قیمت نقدی (اسپات) استفاده می‌کنند. اگر تریدر پوزیشن اهرم‌دار خود را برای مدت طولانی نگه دارد، این هزینه‌های تجمعی می‌تواند سود را کاهش دهد یا حتی به ضرر بیفزاید؛ بنابراین، معاملات اهرمی ذاتاً برای افق‌های زمانی کوتاه‌مدت یا روزانه طراحی شده‌اند که این امر نیاز به تمرکز و انضباط بالاتری در ترید دارد.

مقایسه معاملات اهرم‌دار با معاملات بدون اهرم

تفاوت‌های بنیادین بین معاملات اهرم‌دار (مارجین و فیوچرز) و معاملات بدون اهرم (اسپات) عمدتاً در میزان ریسک‌پذیری، نیاز به سرمایه اولیه و هدف معامله‌گر نهفته است.

سرمایه موردنیاز و حجم معامله

در معاملات اسپات، تریدر باید کل سرمایه موردنیاز برای خرید دارایی را به طور کامل تأمین کند. در مقابل، در معاملات اهرمی، تریدر تنها با تأمین بخشی از ارزش معامله (مارجین) می‌تواند وارد پوزیشن‌های بزرگ‌تر شود.

ریسک و احتمال لیکوئید شدن

مهم‌ترین تفاوت در ریسک نهفته است. معاملات اسپات، به دلیل مالکیت مستقیم دارایی و عدم وجود وام، هیچ‌گاه با خطر لیکوئید شدن (صفرشدن کامل سرمایه در اثر نوسان) مواجه نیستند. ریسک این معاملات در سطح متوسط قرار دارد. اما در معاملات اهرم‌دار، احتمال لیکوئید شدن بسیار بالاست. اگر قیمت دارایی برخلاف پیش‌بینی حرکت کند و زیان وارده از مارجین اولیه فراتر رود، صرافی به‌صورت اجباری پوزیشن را می‌بندد و وثیقه را ضبط می‌کند.

اهداف و ساختار هزینه‌ها

معاملات اسپات بیشتر برای سرمایه‌گذاران بلندمدت یا کاربران تازه‌کار مناسب است که به دنبال امنیت سرمایه و حفظ ارزش دارایی هستند. این معاملات فقط شامل کارمزد معامله هستند. درحالی‌که معاملات اهرم‌دار برای تریدرهای فعال و حرفه‌ای مناسب است که به دنبال کسب سود سریع از تغییرات قیمت بوده و ریسک‌پذیری بالایی دارند. ساختار هزینه‌های آن‌ها پیچیده‌تر بوده و شامل کارمزد معامله، Funding Fee و احتمالاً بهره وام نیز می‌شود.

در کدام بازارها می‌توان از معاملات اهرمی استفاده کرد؟

اهرم مالی ابزاری جهانی است که در طیف وسیعی از بازارهای مالی مورداستفاده قرار می‌گیرد.

۴.۱. بازارهای سنتی

اهرم مالی یک مفهوم جهانی است و سابقه استفاده از آن در بازارهای سنتی طولانی است. این مفهوم در بازارهای زیر استفاده می‌شود:

  • فارکس (Forex): یکی از بازارهای اصلی استفاده از لوریج است.
  • بورس اوراق بهادار: از طریق حساب‌های مارجین و بسته‌های اعتباری که کارگزاری‌ها به سرمایه‌گذاران قرض می‌دهند.
  • ابزارهای مشتقه استاندارد: مانند قراردادهای آتی و آپشن‌های سنتی.

بازارهای ارز دیجیتال

در بازار ارزهای دیجیتال، لوریج به‌صورت گسترده در ابزارهای زیر به کار می‌رود:

1.    معاملات مارجین: در بازار اسپات کریپتو، صرافی‌ها به کاربران پول یا رمزارز قرض می‌دهند تا بتوانند با تبدیل‌شدن به "تریدر مارجین"، پوزیشن‌های بزرگ‌تر باز کنند.

2.    معاملات فیوچرز (آتی): این معاملات در صرافی‌های کریپتو امکان استفاده از بالاترین ضرایب اهرمی (گاهی تا ۱۲۵ برابر) را فراهم می‌کنند.

3.    توکن‌های لوریج شده (Leveraged Tokens): ابزارهای مشتقه خاصی در کریپتو هستند که بدون نیاز به مدیریت مارجین توسط تریدر، بازدهی اهرم‌دار ارائه می‌دهند. این توکن‌ها دارای مکانیسم متعادل‌سازی خودکار هستند، اما ممکن است هزینه‌های اضافی (هزینه‌های نگهداری) داشته باشند و در نوسانات شدید ریسک بالایی دارند.

نقش پلتفرم در تعیین ضریب اهرم

صرافی‌ها یا کارگزاران سطح ریسک و اندازه اهرم قابل‌ارائه به معامله‌گر را بر اساس شاخص‌های متعددی تعیین می‌کنند. این ارزیابی ریسک توسط پلتفرم، غالباً به‌عنوان یک مکانیسم محافظتی عمل می‌کند تا دسترسی معامله‌گران بی‌تجربه به اهرم‌های بسیار بالا محدود شود؛ بنابراین، میزان لوریج قابل دسترسی صرفاً یک عدد ثابت نیست، بلکه نشان‌دهنده توانایی پلتفرم در ارزیابی ریسک و مدیریت نقدینگی خود و همچنین سرعت بالای سازوکارهای لیکوییداسیون است.

نحوه محاسبه سود با اهرم در ارز دیجیتال

محاسبه سود و زیان (PnL) در معاملات اهرم‌دار، به‌ویژه در بازار فیوچرز، به دلیل ماهیت لوریج شده و هزینه‌های جانبی کمی پیچیده‌تر از معاملات اسپات است.

فرمول بنیادی نسبت اهرمی

فرمول اساسی برای بیان نسبت اهرمی ($L$) در مقایسه باارزش پوزیشن و وثیقه عبارت است از:

$$\text{L} = \frac{\text{P}}{\text{C}}$$

که در آن، $\text{L}$ نسبت اهرمی، $\text{P}$ ارزش کل پوزیشن بازشده و $\text{C}$ مقدار سرمایه واقعی معامله‌گر (مارجین اولیه) است.

محاسبه سود و زیان (PnL) تحقق‌یافته

سود و زیان تحقق‌یافته (Realized PnL) پس از بستن پوزیشن محاسبه می‌شود.

  • برای پوزیشن لانگ (Long): سود زمانی کسب می‌شود که قیمت خروج بالاتر از قیمت ورود باشد.

$$\text{PnL} = (\text{قیمت خروج} - \text{قیمت ورود}) \times \text{مقدار قرارداد}$$

  • برای پوزیشن شورت (Short): سود زمانی کسب می‌شود که قیمت خروج پایین‌تر از قیمت ورود باشد.

$$\text{PnL} = (\text{قیمت ورود} - \text{قیمت خروج}) \times \text{مقدار قرارداد}$$

سود و زیان تحقق‌نیافته (Unrealized PnL) نیز بر اساس قیمت لحظه‌ای مارکت محاسبه می‌شود.

بازدهی حقوق صاحبان سهام (ROE)

بازدهی حقوق صاحبان سهام (ROE) میزان سود کسب شده را در مقایسه با سرمایه اولیه (مارجین) اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص نشان می‌دهد که اهرم چه میزان بازدهی را نسبت به وثیقه قفل شده افزایش داده است.

$$\text{ROE} = \frac{\text{سود و زیان}}{\text{مارجین اولیه}} \times 100$$

پیچیدگی محاسبه قیمت لیکوییدیشن

قیمت لیکوییدیشن (Liquidation Price) نقطه‌ای است که در آن موجودی مارجین به آستانه بحرانی می‌رسد و صرافی پوزیشن را می‌بندد. این شاخص حیاتی‌ترین معیار ریسک است. اگرچه فرمول‌های ساده شده‌ای برای محاسبه قیمت لیکوییدیشن وجود دارد، اما قیمت دقیق آن تابعی از متغیرهای متعدد و خاص هر صرافی است؛ از جمله هزینه‌های تراکنش، نوع قرارداد (مانند USDT-M یا COIN-M) و نرخ لحظه‌ای مارک پلتفرم.

به همین دلیل، تکیه بر فرمول‌های دستی برای معاملات با اهرم بالا در بازار پرنوسان کریپتو می‌تواند خطرناک باشد. مدیریت ریسک حرفه‌ای حکم می‌کند که تریدر همواره از ابزارهای داخلی صرافی (مانند ماشین‌حساب‌های فیوچرز) استفاده کند و به‌جای تمرکز بر محاسبات تئوری، بر پایش مداوم سطح مارجین و فاصله تا قیمت لیکوییدیشن تمرکز نماید.

. مزایا و خطرات استفاده از لوریج چیست؟

لوریج یک ابزار "شمشیر دو لبه" توصیف می‌شود که درعین‌حال که فرصت‌های بزرگی خلق می‌کند، ریسک‌های مهلکی را نیز در پی دارد.

مزایای کلیدی (افزایش کارایی سرمایه)

  • افزایش پتانسیل سود: مهم‌ترین مزیت اهرم، توانایی چندبرابر کردن بازدهی بالقوه تریدر است.
  • امکان معامله با سرمایه کمتر: اهرم قدرت خرید معامله‌گر را افزایش می‌دهد و به او اجازه می‌دهد تا با سرمایه محدود، موقعیت‌های بزرگ‌تری باز کند.
  • افزایش گزینه‌های سرمایه‌گذاری: با لوریج، معامله‌گران دارای سرمایه محدود می‌توانند به طیف وسیع‌تری از فرصت‌های معاملاتی دسترسی داشته باشند.
  • انعطاف‌پذیری استراتژیک: فراهم‌آوردن امکان کسب سود از بازارهای نزولی از طریق پوزیشن‌های شورت.

خطرات و ریسک‌های اصلی (تهدید سرمایه)

  • افزایش پتانسیل زیان: همان‌طور که سود تقویت می‌شود، زیان‌ها نیز به همان نسبت چندبرابر می‌شوند.
  • ریسک لیکوئید شدن (Liquidation): شدیدترین خطر، بسته‌شدن اجباری پوزیشن و ازدست‌رفتن کامل مارجین اولیه در صورت نوسان بازار بر خلاف پیش‌بینی.
  • فراخوان مارجین (Margin Call): در صورت رسیدن وثیقه به آستانه خطر، تریدر باید سرمایه اضافی واریز کند تا از لیکوئید شدن جلوگیری نماید.
  • سخت‌شدن مدیریت ریسک: استفاده از اهرم بالا دامنه خطای تریدر را در برابر نوسانات بازار بسیار محدود می‌کند.

تأثیر نوسان بازار و ریسک سیستمیک

بازار ارز دیجیتال ذاتاً پرنوسان است. اهرم بالا این نوسان را به یک ریسک وجودی تبدیل می‌کند. لیکوئید شدن اجباری (Forced Liquidation) مکانیسم صرافی برای مدیریت ریسک بدهی خود است و تضمین می‌کند که وام‌دهنده ضرر نکند. یک نکته حیاتی این است که حتی با استفاده از حد ضرر (Stop-Loss)، در شرایط نوسان شدید یا لغزش قیمت (Slippage) ممکن است سفارش در قیمت مطلوب اجرا نشود و پوزیشن همچنان لیکوئید گردد. این امر تریدر اهرم‌دار را ملزم می‌کند که علاوه بر پیش‌بینی جهت درست، زمان‌بندی دقیق و آستانه تحمل ریسک بسیار پایینی داشته باشد.

معاملات لوریج دار برای کدام تریدرها مناسب است؟

معاملات لوریج دار، به دلیل ریسک‌های ذاتی بالا، برای همه تریدرها مناسب نیست و نیازمند یک پروفایل ریسک و سطح تجربه مشخص است.

پروفایل تریدر مناسب

معاملات اهرم‌دار به طور قاطع برای تریدرهای حرفه‌ای، باتجربه، و باانضباط مالی بالا توصیه می‌شوند. موفقیت در این حوزه نیازمند دانش عمیق، مدیریت ریسک دقیق و تحلیل بازار قوی است.

  • دوری افراد مبتدی: افراد آماتور یا کسانی که ریسک‌پذیری کمی دارند، باید به‌شدت از انجام معاملات اهرم‌دار دوری کنند. تا زمانی که تریدر تجربه کافی در مدیریت سرمایه و تحلیل بازار به دست نیاورده است، استفاده‌نکردن از اهرم، تضمینی برای جلوگیری از ضررهای بزرگ است.

اهمیت استراتژی و مدیریت ریسک

تریدرهایی که از اهرم استفاده می‌کنند باید استراتژی با درصد برد بالا و نسبت حد سود به حد ضرر مطلوب داشته باشند تا در صورت مدیریت سرمایه، معاملات سودده بمانند. انضباط در معاملات اهرمی بسیار مهم است؛ زیرا پتانسیل کسب سود زیاد می‌تواند منجر به طمع، اعتمادبه‌نفس کاذب و تصمیمات احساسی شود که در نهایت منجر به زیان‌های سنگین خواهد شد.

توصیه‌های کلیدی برای کاهش ریسک

برای ایمن ماندن در معاملات اهرمی، متخصصان توصیه‌های زیر را مطرح می‌کنند:

1.    استفاده از اهرم پایین: صرافی‌های معتبر جهانی توصیه می‌کنند که از اهرم‌های پایین‌تر (مانند ۲x تا ۵x) استفاده شود.

2.    تعیین استاپ‌لاس: همواره باید حد ضرر (Stop-Loss) تعیین شود تا پوزیشن قبل از رسیدن به نقطه لیکوییدیشن بسته شود.

3.    مدیریت سرمایه: فقط درصد کمی از کل سرمایه باید وارد معاملات پرریسک شود و از ورود تمام سرمایه در یک معامله اجتناب گردد.

4.    نگهداری وثیقه مازاد: حفظ مارجین بیشتر از حداقل الزامات صرافی، به تریدر فضای بیشتری برای تنفس در نوسانات بازار می‌دهد.

تفاوت لوریج و مارجین چیست؟

لوریج و مارجین دو مفهوم متمایز اما کاملاً مرتبط هستند که هر دو نقش حیاتی در معاملات اهرمی ایفا می‌کنند. درک رابطه متقابل آن‌ها برای مدیریت پوزیشن‌های اهرم‌دار ضروری است.

تمایز مفهومی (قدرت در مقابل وثیقه)

  • لوریج (Leverage): به استفاده از بدهی برای افزایش توان سرمایه‌گذاری و در نتیجه، افزایش قدرت خرید معامله‌گر اشاره دارد. لوریج نسبت بین سرمایه واقعی تریدر و کل حجم پوزیشن است و معمولاً با نسبت (مثلاً ۱:۵۰) بیان می‌شود.
  • مارجین (Margin): به مقدار سرمایه واقعی گفته می‌شود که تریدر باید در حساب خود به‌عنوان وثیقه برای پوشش ریسک معاملات نگه دارد. مارجین تضمین‌کننده تعهدات مالی تریدر در برابر صرافی است.

رابطه معکوس مارجین و لوریج

مارجین موردنیاز (Required Margin) و نسبت لوریج رابطه معکوس دارند. به‌عبارت‌دیگر، هرچه ضریب اهرم بالاتر باشد، درصد مارجین موردنیاز برای باز کردن آن پوزیشن کمتر است.

فرمول مارجین موردنیاز بر اساس لوریج:

$$\text{مارجین موردنیاز (درصد)} = \frac{1}{\text{نسبت لوریج}}$$

مثال: اگر لوریج ۱۰۰:۱ انتخاب شود، مارجین موردنیاز تنها ۱/۱۰۰ یا ۱٪ از ارزش کل پوزیشن است. اگر یک پوزیشن ۱۰۰ هزاردلاری باز شود، مارجین موردنیاز ۱۰۰۰ دلار است؛ بنابراین، با ۱۰۰۰ دلار، پوزیشن ۱۰۰ هزاردلاری کنترل می‌شود و نسبت اهرم ۱۰۰:۱ خواهد بود.

مارجین اولیه در مقابل مارجین نگهداری

مارجین به دو دسته‌کلیدی تقسیم می‌شود که نقش‌های متفاوتی در طول عمر پوزیشن ایفا می‌کنند:

1.    مارجین اولیه (Initial Margin): این مقدار، حداقل وثیقه نقدی یا درصدی از ارزش کل معامله است که برای باز کردن پوزیشن اهرمی لازم است. این مبلغ امکان استفاده از اهرم را فراهم می‌آورد.

2.    مارجین نگهداری (Maintenance Margin): این مقدار، سطح حداقلی از وثیقه (معمولاً درصدی از ارزش پوزیشن) است که باید به طور مداوم در حساب نگهداری شود تا پوزیشن باز بماند.

اگر ارزش خالص حساب معامله‌گر به دلیل زیان‌های تحقق‌نیافته به سطح مارجین نگهداری برسد، صرافی وارد عمل شده و برای جلوگیری از ضرر خود، پوزیشن را به‌صورت اجباری لیکوئید می‌کند.

مارجین لول به‌عنوان شاخص سلامت پوزیشن

در صرافی‌های کریپتو، شاخصی به نام مارجین لول (Margin Level) وضعیت سلامت یک پوزیشن اهرم‌دار را در زمان واقعی نشان می‌دهد. مارجین لول نسبت موجودی خالص (Equity) به مارجین مصرف شده (Used Margin) است. وقتی این نسبت به ۱۰۰٪ می‌رسد، نشان‌دهنده آن است که موجودی خالص معامله‌گر کاملاً درگیر معاملات فعلی است. نزدیک‌شدن این شاخص به سطح مارجین نگهداری، هشدار بحرانی برای لیکوئید شدن است و تریدر را ملزم می‌کند تا برای حفظ پوزیشن، وثیقه اضافی واریز کند. درک این شاخص برای تریدرهای اهرم‌دار حیاتی‌تر از صرفاً دانستن نسبت اهرم است. امیدواریم این مقاله از صرافی ارز دیجیتال التکس برای شما مفید بوده باشد.

اخبار مرتبط