ورود / ثبت نام

تفاوت اتریوم و اتر چیست؟

1404/9/1
تفاوت اتریوم و اتر چیست؟

پروژه اتریوم که در سال ۲۰۱۵ توسط ویتالیک بوترین و همکارانش راه‌اندازی شد، مرزهای فناوری بلاک‌چین را فراتر از کاربرد صرف ارز دیجیتال (مانند بیت‌کوین) گسترش داد. هدف اصلی این پروژه، ایجاد یک زیرساخت محاسباتی جهانی، غیرمتمرکز و تغییرناپذیر بود که به‌عنوان یک بستر دیجیتالی برای اجرای قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) و ساخت برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps) عمل کند. این تحول، منجر به ظهور «وب ۳.۰» شد، جایی که نرم‌افزارها توسط یک مرجع مرکزی کنترل نمی‌شوند.

برای اینکه این کامپیوتر جهانی بتواند به فعالیت خود ادامه دهد، نیاز به یک نیروی محرکه یا "سوخت" عملیاتی و اقتصادی ضروری بود. این سوخت، ارز بومی شبکه، یعنی اِتر (Ether) است؛ بنابراین، درک اتریوم مستلزم تمایز دقیق بین پلتفرم فناوری (اتریوم) و دارایی مالی/ابزار سوخت (اِتر) است. اگر علاقه‌مند به خرید اتریوم هستید، مقاله پیش روی شما در بلاگ التکس کمک خواهد کرد مسائل بنیادین مرتبط با این پروژه را بشناسید.

بلاک‌چین اتریوم چیست؟ (Ethereum: The Platform)

اتریوم یک پروتکل بلاک‌چین لایه ۱ است که به دلیل قابلیت‌های برنامه‌نویسی گسترده‌اش شناخته می‌شود و تغییرات عمده‌ای در صنعت بلاک‌چین ایجاد کرده است.

تعریف بنیادین و معماری شبکه

اتریوم یک شبکه توزیع‌شده است که معماری آن بر پایة زنجیره‌ای از بلاک‌ها تشکیل شده است. هر بلاک حاوی تراکنش‌ها، قراردادهای هوشمند و اطلاعات دیگر است که به‌صورت رمزگذاری شده ذخیره می‌شوند. این زنجیره به‌صورت توزیع‌شده بین تمامی نودهای شبکه ذخیره می‌شود که به‌این‌ترتیب امکان تغییر یا حذف اطلاعات بدون اجماع کاربران دیگر از بین می‌رود. این ویژگی عدم تغییرپذیری، اعتماد را در اجرای خودکار توافقات تضمین می‌کند.

از منظر هدف، اتریوم یک پلتفرم است که واسطه‌ها را از فرآیندهای سنتی حذف می‌کند. به‌عنوان‌مثال، به‌جای نیاز به یک بانک برای تأیید انتقال وجه، این فرآیند می‌تواند به لطف یک قرارداد هوشمند به طور خودکار اتفاق بیفتد.

قلب محاسباتی: ماشین مجازی اتریوم (EVM)

ماشین مجازی اتریوم (EVM) هسته محاسباتی و عامل اصلی قدرت پلتفرم اتریوم است. EVM یک محیط اجرایی ایزوله و تورینگ کامل است که مسبب اجرای برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps) و قراردادهای هوشمندی است که روی این شبکه بارگذاری شده‌اند.

سازگاری با EVM (EVM-compatible) یک مفهوم حیاتی است. این اصطلاح به شبکه‌هایی اشاره دارد که می‌توانند کدهای قرارداد هوشمند توسعه‌یافته برای اتریوم را اجرا کنند. این شبکه‌ها، مانند بایننس اسمارت‌چین، پالیگان، و آوالانچ، اغلب فورک‌هایی از کدهای اتریوم هستند یا از زیرساخت‌های مشابهی استفاده می‌کنند. این استانداردسازی که توسط اتریوم بنیان نهاده شد، به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد تا به‌راحتی پروژه‌های خود را بین شبکه‌های مختلف جابه‌جا کنند و در نهایت، اثر شبکه‌ای و دامیننس پلتفرم اتریوم در فضای Web3 را تقویت می‌کند. شبکه‌های سازگار با EVM معمولاً مزایایی مانند کارمزد کمتر و سرعت بیشتر نسبت به لایه ۱ اتریوم را ارائه می‌دهند.

قراردادهای هوشمند و برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps)

قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) کدهای برنامه‌نویسی هستند که شرایط قرارداد را به‌صورت خودکار اجرا می‌کنند. این قراردادها پس از استقرار در بلاک‌چین، غیرقابل‌تغییر و غیرقابل‌لغو می‌شوند، و امکان انجام معاملات مستقیم و فوری بدون نیاز به واسطه‌ها را فراهم می‌آورند. زبان برنامه‌نویسی مخصوص اتریوم برای توسعه این قراردادها Solidity نام دارد که برای ایجاد قراردادهای هوشمند پیچیده و امن طراحی شده است.

توسعه گسترده قراردادهای هوشمند اتریوم منجر به ظهور برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps) شد. DApps نرم‌افزارهایی هستند که بر روی بلاک‌چین اتریوم اجرا می‌شوند و به‌جای یک مرکز کنترل مدیریت غیرقابل‌اعتماد، از قوانین منطقی و شفاف کدهای بلاک‌چین استفاده می‌کنند. این سیستم‌ها زیربنای ظهور فناوری‌های انقلابی دیگری نظیر NFTها، متاورس و اقتصاد نوین DeFi بودند.

ارز دیجیتال اتر چیست؟

اگر اتریوم پلتفرم را فراهم می‌کند، اتر (ETH) ابزار اقتصادی است که عملکرد این پلتفرم را تضمین می‌کند و به طور رسمی با نماد ETH شناخته می‌شود.

ماهیت دوگانه اتر

اتر دارای یک ماهیت دوگانه حیاتی است:

۱. سوخت عملیاتی (Gas Fuel): اتر توکن بومی شبکه اتریوم است و به منزله سوخت اصلی شبکه عمل می‌کند. هر کاربری که قصد تعامل با شبکه اتریوم، اعم از ارسال تراکنش یا اجرای یک قرارداد هوشمند، را دارد، باید کارمزد شبکه را با استفاده از اتر و در قالب «گس» پرداخت کند. این کارمزدها نه‌تنها هزینه‌های پردازش را پوشش می‌دهند، بلکه به‌عنوان یک مکانیزم ضد هرزنامه عمل کرده و مانع از اجرای بی‌پایان یا بی‌هدف کدهای مخرب در EVM می‌شوند.

۲. دارایی مالی (Financial Asset): اتر مانند سایر ارزهای دیجیتال، در صرافی‌ها خریدوفروش می‌شود و می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای معامله یا ذخیره ارزش استفاده شود. اتریوم برخلاف بیت‌کوین، سقف عرضه مشخصی ندارد، اما ساختار اقتصادی آن به سمت کاهش عرضه (Deflationary) در حال حرکت است که در بخش بعدی تشریح می‌شود.

اقتصاد گس (Gas): مکانیزم قیمت‌گذاری عملیات

گس واحدی است که میزان انرژی محاسباتی موردنیاز برای انجام یک تراکنش یا اجرای یک قرارداد هوشمند در شبکه اتریوم را اندازه‌گیری می‌کند. گس در واقع سوخت کارکردن قراردادهای هوشمند است.

  • واحد اندازه‌گیری: گس با واحد کوچک‌تری به نام گویی (Gwei) یا وی محاسبه می‌شود. هر اتر مساوی با ۱ میلیارد Gwei است.
  • تعیین کارمزد: میزان گس موردنیاز برای هر عملیات به تعداد محاسبات و پیچیدگی قرارداد هوشمند بستگی دارد. کارمزد نهایی که با اتر پرداخت می‌شود، علاوه بر میزان گس مصرفی، به قیمت گس در آن لحظه نیز بستگی دارد. این قیمت به طور مداوم و بر اساس تقاضا و شلوغی شبکه تغییر می‌کند. هرچه تقاضا برای پردازش تراکنش‌ها بیشتر باشد، هزینه گس نیز افزایش می‌یابد.
  • تغییرپذیری: کارمزد اتریوم بسته به نوع تراکنش (انتقال ساده اتریوم در مقابل اجرای یک قرارداد هوشمند پیچیده) متفاوت است. کاربران می‌توانند حداکثر گس و قیمت گس خود را تعیین کنند؛ افزایش قیمت گس باعث افزایش سرعت پردازش تراکنش می‌شود، زیرا انگیزه‌ای برای اعتبارسنج‌ها (قبلاً ماینرها) ایجاد می‌کند که آن تراکنش را سریع‌تر انتخاب کنند.

تحول پولی: مکانیسم EIP-1559 (فورک لندن)

مکانیزم EIP-1559 که در قالب فورک لندن (London Hard Fork) در نوامبر ۲۰۲۱ اجرا شد، یک اصلاح ساختاری عمیق در اقتصاد اتر ایجاد کرد. پیش‌ازاین، ماینرها تمام کارمزد را دریافت می‌کردند که در زمان‌های شلوغی به "جنگ گس" (Gas War) منجر می‌شد و کارمزدها را به‌شدت بالا می‌برد.

EIP-1559 ساختار کارمزد را به دو جزء تقسیم کرد:

۱. کارمزد پایه (Base Fee): این مقدار به‌صورت پویا توسط پروتکل تعیین می‌شود و برای هر تراکنش، این مقدار از عرضه اتر سوزانده (Burnt) می‌شود؛ به این معنی که از گردش خارج می‌شود. این کارمزد به ماینرها نمی‌رسد.

۲. حق اولویت (Priority Fee): این مبلغ مستقیماً توسط کاربر تعیین و به اعتبارسنجی که تراکنش را پردازش می‌کند، پرداخت می‌شود. این بخش به‌عنوان انگیزه برای اعتبارسنجی سریع‌تر عمل می‌کند.

اثر اقتصادی سیاست سوزاندن: سوزاندن کارمزد پایه، یک سیاست پولی داخلی و ضد تورمی برای اتر است. در زمان‌هایی که شبکه شلوغ است و تراکنش‌های زیادی انجام می‌شود، میزان قابل‌توجهی از عرضه ETH به طور دائمی از بین می‌رود. این مکانیزم، اتریوم را از یک دارایی صرفاً تورمی، به دارایی‌ای تبدیل می‌کند که در صورت بالابودن تقاضای شبکه، می‌تواند ماهیت ضد تورمی (Deflationary) پیدا کند. هدف این مکانیزم، تقویت ارزش ذاتی اتر و کاهش وابستگی آن به استخراج‌کنندگان سنتی بود.

تفاوت اتریوم و اتر

درک تفاوت اتریوم و اتر برای هر تحلیلگری که در حوزه کریپتوکارنسی فعالیت می‌کند، ضروری است. این تفاوت در تمایز بین یک زیرساخت فناوری و ابزار اقتصادی آن نهفته است.

تمایز بنیادین و قیاس مفهومی

در ساده‌ترین شکل، می‌توان تمایز را به‌صورت زیر تعریف کرد:

  • اتریوم (Ethereum): پلتفرم، شبکه، و پروتکل است. اتریوم شبیه به یک سیستم‌عامل (Operating System) یا شبکه برق رسانی است؛ زیرساختی که امکان ایجاد و اجرای نرم‌افزارها و قراردادهای خودکار را فراهم می‌کند. مقیاس اندازه‌گیری آن در بستر خدمات، توان عملیاتی (TPS) و کل ارزش قفل شده (TVL) در آن است.
  • اِتر (Ether): دارایی دیجیتال، ارز، و سوخت است. اتر شبیه به برق (انرژی) یا پول نقد موردنیاز برای خرید خدمات از سیستم‌عامل است. وظیفه آن پرداخت کارمزد، وثیقه‌گذاری و ذخیره ارزش است. ارزش آن با قیمت واحد، ارزش بازار (Market Cap) و نرخ سوزاندن (Burn Rate) اندازه‌گیری می‌شود.

رابطه هم‌زیستی: اتریوم بدون اتر نمی‌تواند کار کند؛ اگر کاربران کارمزد (گس) را با استفاده از اتر پرداخت نکنند، اعتبارسنج‌ها انگیزه‌ای برای پردازش تراکنش‌ها نخواهند داشت و شبکه متوقف می‌شود. از سوی دیگر، ارزش عملیاتی اتر کاملاً به قابلیت‌های نوآورانه و امنیتی پلتفرم اتریوم (EVM و قراردادهای هوشمند) وابسته است. در نتیجه، اتر فقط یک ارز نیست، بلکه دارایی مولد و امنیتی شبکه است.

گذار بنیادین از اثبات کار به اثبات سهام (The Merge)

یکی از مهم‌ترین تحولات در تکامل اتریوم، گذار از الگوریتم اجماع اثبات کار (Proof-of-Work یا PoW) به اثبات سهام (Proof-of-Stake یا PoS) از طریق ارتقای نرم‌افزاری «The Merge» بود. این تحول، نه‌تنها پایداری زیست‌محیطی اتریوم را افزایش داد، بلکه نقش اقتصادی اتر را نیز به طور بنیادی تغییر داد.

در سیستم PoW، امنیت شبکه وابسته به قدرت محاسباتی (ماینرها) بود. پس از «The Merge»، مکانیزم اجماع به PoS تغییر یافت. این سیستم برای انتخاب پردازنده‌های تراکنش به میزان ETH که کاربران در قراردادهای هوشمند قفل کرده‌اند (استیک کرده‌اند) متکی است.

نقش استیکینگ (Staking) اتر: کاربرانی که ETH خود را قفل می‌کنند، اعتبارسنج (Stakers) نامیده می‌شوند. آن‌ها با تعهد به حفظ ETH در اکوسیستم، امنیت شبکه را تضمین می‌کنند و در ازای اعتبارسنجی تراکنش‌ها، پاداش‌هایی در قالب ETH دریافت می‌کنند. این فرآیند، اتر را از یک دارایی صرفاً مصرفی (برای پرداخت گس)، به یک دارایی امنیتی و مولد (Yield-bearing asset) تبدیل می‌کند. این تحول مستقیماً بر تقاضای نگهداری بلندمدت اتر تأثیر می‌گذارد، زیرا انگیزه‌های مالی برای قفل‌کردن بخش عمده‌ای از عرضه را فراهم می‌آورد و امنیت شبکه را باارزش اقتصادی ETH گره می‌زند. کاهش سودآوری ماینرها ناشی از EIP-1559 نیز بخشی از طرح کلی برای تسهیل این گذار به سمت سیستم مبتنی بر PoS بود.

کاربردها و موارد استفاده اتر و اتریوم

قابلیت‌های بلاک‌چین اتریوم و ارز بومی آن، اتر، اکوسیستم گسترده‌ای از کاربردها را فعال ساخته‌اند که شالوده وب ۳.۰ را تشکیل می‌دهند.

۶.۱. امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)

اتریوم بستر اصلی انقلاب DeFi است. این پلتفرم با توانایی اجرای قراردادهای هوشمند پیچیده، امکان ایجاد خدمات مالی خودکار مانند صرافی‌های غیرمتمرکز (مانند یونی‌سواپ) و پلتفرم‌های وام‌دهی را فراهم کرده است. این خدمات امکان انجام تعاملات مالی بدون نیاز به واسطه‌های سنتی (بانک‌ها) را فراهم می‌آورند.

نقش اتر در DeFi: اتر (ETH) در اکوسیستم DeFi نقش‌های کلیدی ایفا می‌کند:

۱. وثیقه‌گذاری (Collateral): ETH به‌عنوان یک دارایی پایه با نقدینگی بالا، به طور گسترده به‌عنوان وثیقه برای دریافت وام در پروتکل‌های وام‌دهی غیرمتمرکز استفاده می‌شود.

۲. پرداخت گس: تمام تراکنش‌ها، اعم از مبادله توکن، وام‌گیری یا استیکینگ در اکوسیستم DeFi، نیازمند پرداخت گس با استفاده از ETH هستند؛ بنابراین، رونق DeFi مستقیماً تقاضا برای مصرف ETH را افزایش می‌دهد.

توکن‌های غیرمثلی (NFT) و مالکیت دیجیتال

اتریوم اولین شبکه‌ای بود که ایده NFTها را مطرح کرد. با معرفی استاندارد ERC-721، NFTها به ابزاری مبتنی بر قراردادهای هوشمند تبدیل شدند که امکان تعیین و تأیید اصالت مالکیت در حوزه‌های هنری، گیمینگ، موسیقی و املاک را فراهم کردند. NFTها، توکن‌هایی هستند که اطلاعات اضافی (Metadata) در آن‌ها ذخیره شده است که منحصربه‌فرد بودن آن‌ها را تضمین می‌کند و آن‌ها را از صرف یک فایل دیجیتال متمایز می‌سازد.

نقش اتر در NFT: فرآیند ساخت NFTها (Minting) و خریدوفروش آن‌ها بر روی بلاک‌چین اتریوم (یا شبکه‌های سازگار با EVM) نیازمند محاسبات گسترده است. هزینه گس لازم برای انجام این عملیات باید با ETH پرداخت شود. در دوران اوج بازار NFT، تقاضای بالای پردازش موجب افزایش شدید کارمزدها شد که نشان‌دهنده اهمیت ETH به‌عنوان ابزار عملیاتی برای این اکوسیستم است.

سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز (DAO)

DAO مخفف Decentralized Autonomous Organization، یک سازمان خودگردان مبتنی بر بلاک‌چین است که هیچ نهاد حاکمیتی مرکزی ندارد. DAOها کاملاً اینترنتی عمل می‌کنند و قوانین آن‌ها از همان ابتدا در کدهای قرارداد هوشمند تعبیه شده است. هر بلاک‌چینی که از فناوری قراردادهای هوشمند پشتیبانی کند، می‌تواند میزبان یک DAO باشد، اما اتریوم میزبان بسیاری از اولین و مهم‌ترین سازمان‌های DAO بوده است.

نقش اتر در DAO: در ساختار DAO، اعضا و دارندگان توکن هدف مشترکی دارند و در تصمیم‌گیری‌ها و مدیریت یک واحد مشارکت می‌کنند. در بسیاری از این سازمان‌ها، مالکیت اتر (ETH) یا توکن‌های حاکمیتی که بر بستر اتریوم تعریف شده‌اند، حق رأی و مشارکت در تصمیم‌گیری‌های سازمان را برای کاربران فراهم می‌آورد. این رویکرد مدیریت از پایین‌به‌بالا، ماهیت غیرمتمرکز اتریوم را در حوزه سازمان‌دهی تعمیم می‌دهد.

حل چالش مقیاس‌پذیری: راهکارهای لایه دوم (Layer 2)

بزرگ‌ترین چالش بلاک‌چین اتریوم (لایه ۱)، مسئله مقیاس‌پذیری است. درحالی‌که بلاک‌چین‌هایی مانند بیت‌کوین ظرفیت پردازش پایینی (حدود ۳ تا ۷ TPS) دارند، شبکه‌های متمرکز مانند ویزا می‌توانند حدود ۲۰ هزار TPS را پردازش کنند. اتریوم نیز در لایه ۱ به دلیل تمرکززدایی بالا، در توان عملیاتی محدود است که منجر به ازدحام و افزایش هزینه‌های گس (با ETH) در زمان پیک تقاضا می‌شود.

ضرورت و تعریف L2: راهکارهای لایه دوم (Layer 2) چارچوب‌ها یا پروتکل‌های ثانویه‌ای هستند که در بستر مین نت اتریوم ساخته شده‌اند. هدف آن‌ها افزایش سرعت تراکنش و مقیاس‌پذیری، ضمن حفظ امنیت و تمرکززدایی لایه ۱ است.

مکانیزم و انواع راهکارها: پروژه‌های لایه ۲ محاسبات و اجرای قراردادهای هوشمند را خارج از زنجیره اصلی اتریوم انجام می‌دهند، اما برای تضمین امنیت و نهایی‌سازی تراکنش‌ها به طور دوره‌ای به لایه ۱ متکی می‌شوند. این پروژه‌ها مکمل اتریوم هستند و نقش حیاتی در تحول نحوه تعامل ما با فناوری بلاک‌چین دارند.

انواع رایج L2 شامل موارد زیر است:

  • رول‌آپ‌ها (Rollups): محبوب‌ترین راهکارها (مانند Optimism و Arbitrum) که هزاران تراکنش را دسته‌بندی کرده و خلاصه‌ای از آن‌ها را برای نهایی‌سازی در قالب یک تراکنش واحد به اتریوم لایه ۱ ارسال می‌کنند.
  • ساید چین‌ها (Sidechains): زنجیره‌های جانبی مستقل (مانند پالیگان) که برای محاسبات آف‌چین استفاده می‌شوند.

باعرضه ارتقاهایی مانند ارتقای دنکن در مارس ۲۰۲۴ که به طور خاص برای کاهش قابل‌توجه گس فی‌ها در شبکه‌های لایه دوم طراحی شده است، اتریوم مسیر تکاملی خود را برای تبدیل‌شدن به یک زیرساخت جهانی مقیاس‌پذیر ادامه می‌دهد. این تکامل غیرمستقیم تقاضای بلندمدت برای ETH را تضمین می‌کند، چرا که اتریوم نقش خود را به‌عنوان لایه نهایی تسویه با امنیت مطلق تثبیت می‌سازد.

چشم‌انداز آینده

تحلیل ساختاری نشان می‌دهد که تفاوت اتریوم و اتر در تمایز بنیادین میان زیرساخت غیرمتمرکز و ابزار اقتصادی - امنیتی است. اتریوم، به‌مثابه کامپیوتر جهانی، بستری برای نوآوری‌های Web3 (مانند DeFi، NFT و DAO) فراهم می‌کند. اتر، سوخت عملیاتی لازم (گس) برای فعال‌سازی این زیرساخت است و همچنین به‌عنوان دارایی وثیقه‌ای و امنیتی (از طریق مکانیزم استیکینگ PoS) برای حفظ تمرکززدایی شبکه عمل می‌کند.

گذار موفقیت‌آمیز به اثبات سهام (The Merge) همراه با اعمال مکانیسم EIP-1559 (سوزاندن کارمزد پایه)، ساختار پولی اتر را متحول کرده است. این تغییرات، اتریوم را در مسیر کارآمدی انرژی، امنیت اقتصادی بالاتر و افزایش کمیابی اتر قرار داده است. باتوجه‌به اهمیت روزافزون راهکارهای لایه دوم، اتریوم نه‌تنها چالش مقیاس‌پذیری را برطرف می‌کند، بلکه با تثبیت جایگاه خود به‌عنوان لایه تسویه نهایی، ارزش عملیاتی و اقتصادی اتر را در بلندمدت تضمین می‌نماید. موفقیت اتریوم به‌عنوان یک اکوسیستم، ارتباط مستقیمی با تقاضا و ارزش آتی اتر به‌عنوان دارایی حیاتی این شبکه دارد.

اخبار مرتبط