ترید چیست؟ بررسی جامع مفهوم Trade
ترید ارز دیجیتال یک فعالیت مالی فعال است که در سالهای اخیر به دلیل نوسانات بالا و دسترسی جهانی، موردتوجه قرار گرفته است. این گزارش بلاگ صرافی ارز دیجیتال التکس با هدف ارائه یک چارچوب تخصصی و جامع، به بررسی ماهیت ترید، تمایز آن با سرمایهگذاری سنتی، روشهای تحلیلی نوین (از جمله تحلیل آن چین) و اصول حیاتی مدیریت ریسک در این بازار پرچالش میپردازد.
ترید چیست، تریدر کیست؟
ترید یا معاملهگری به فرآیند خریدوفروش فعال داراییهای مالی، از جمله رمزارزها، با هدف کسب سود از نوسانات قیمت در بازههای زمانی کوتاه تا میانمدت اطلاق میشود. هدف اصلی در ترید، جذب حرکات چرخهای و نوسانهای قیمتی است که این رویکرد آن را از سرمایهگذاری با دیدگاه بلندمدت متمایز میکند.
بازار مدرن کریپتو همچنین شاهد ظهور تکنیکهای پیشرفتهای نظیر ترید الگوریتمی است. در این روش، از مدلهای کامپیوتری، فرمولهای آماری و نظارت انسانی برای تصمیمگیری و اجرای سفارشها استفاده میشود. الگوریتمها قادرند سناریوهایی مانند اجرای سفارشها بزرگ، آربیتراژ (کسب سود از اختلاف قیمت در بازارهای مختلف)، و تشخیص الگوهای قیمتی را مدیریت کنند. این نوع ترید اغلب شامل تکنولوژی ترید با فرکانس بالا (HFT) است که به شرکتها اجازه میدهد هزاران تراکنش را در ثانیه انجام دهند و سرعت و دقت را به یک مزیت رقابتی تبدیل کنند.
تریدر کیست؟
تریدر فرد یا نهادی است که بهصورت سیستماتیک و فعالانه به دنبال فرصتهای ورود و خروج در بازار است. موفقیت در این حوزه صرفاً به دانش فنی محدود نمیشود، بلکه نیازمند یک ساختار فکری و عملیاتی منضبط است. یک تریدر موفق باید انضباط کافی برای پیروی دقیق از استراتژی معاملاتی خود را داشته باشد و بهطورجدی از تصمیمات تکانشی که تحتتأثیر احساسات لحظهای اتخاذ میشوند، دوری کند.
الزامات زمانی تریدر بسته به سبک انتخابی او (تایم فریم) بسیار متفاوت است. برای مثال، اسکالپرها نیازمند سرمایهگذاری زمانی قابلتوجه و توجه مستمر به بازار و تصمیمگیریهای لحظهای هستند. در مقابل،
سوئینگ تریدرها میتوانند با صرف زمان کمتری در مقابل صفحهنمایش، تحلیلهای جامعتر و برنامهریزیشدهتری را در ساعات غیر اوج بازار انجام دهند که این سبک را برای افرادی با تعهدات دیگر مناسبتر میسازد.
ماهیت فعال ترید در بازار پرنوسان کریپتو، اهمیت مدیریت ریسک را به اصلیترین مهارت تریدر تبدیل میکند. اگرچه ترید فعال برای سودآوری از نوسان انجام میشود، اما نوسان بالا درعینحال بزرگترین ریسک را به همراه دارد. آمارهای موجود نشان میدهند که بیش از ۷۰ درصد از تریدرها در بازار متحمل زیان میشوند؛ بنابراین، توانایی حفظ سرمایه در برابر ضررهای ناگهانی، عامل بقا است. تریدر باید بهجای تمرکز بر طمع برای سودهای بزرگ، بر عدم ازدستدادن سرمایه تمرکز کند تا بتواند در گروه ۳۰ درصد تریدرهای سودآور قرار گیرد.
تفاوت ترید و سرمایهگذاری چیست؟
ترید و سرمایهگذاری دو رویکرد مجزا برای مواجهه با داراییهای مالی هستند که تفاوتهای اساسی در افق زمانی، اهداف و ابزارهای تحلیلی دارند.
تفاوت در افق زمانی و اهداف
سرمایهگذاری (HODL): این رویکرد که اغلب در کریپتو با اصطلاح "HODLing" شناخته میشود، یک استراتژی بلندمدت است. سرمایهگذاران با فرض افزایش قیمتها در طولانیمدت، داراییهای خود را برای مدتهای نامحدود نگهداری میکنند. آنها کمتر بر نوسانات کوتاهمدت متمرکز هستند و هدفشان کسب سود از پتانسیل بلندمدت و فاندامنتال داراییها است.
ترید (Trading): رویکردی کوتاهمدت تا میانمدت است که هدف آن کسب سود از نوسانات چرخهای بازار است. تریدرها به دنبال انباشت سودهای کوچک و مکرر هستند و برای این منظور، موقعیتهای خود را از چند ساعت تا چند هفته باز نگه میدارند.
تفاوت در ابزارهای تحلیلی
سرمایهگذاری: تمرکز اصلی سرمایهگذاران بر تحلیل فاندامنتال (FA) است. این تحلیل، یک رویکرد کلاننگر است که ارزش ذاتی پروژه را بر اساس شاخصهایی مانند جنبههای مالی، جامعه کاربری، و کاربردهای بالقوه آن در دنیای واقعی (مانند اکوسیستم دیفای اتریوم) ارزیابی میکند.
ترید: تریدرها عمدتاً بر تحلیل تکنیکال (TA) اتکا میکنند. این تحلیل با بررسی قیمتهای گذشته و حجم معاملات، به دنبال کشف الگوهای تکرارشونده و تشخیص زمان بهینه ورود و خروج است. این تحلیل فرض میکند که قیمت فعلی دارایی تمام اطلاعات شناختهشده را منعکس میکند.
جدول مقایسهایترید در مقابل سرمایهگذاری
| معیار | ترید (Trading) | سرمایهگذاری (Investing / HODL) |
| افق زمانی | کوتاهمدت (ساعت تا هفته) | بلندمدت (چند ماه تا سالها) |
| هدف اصلی | سودآوری از نوسانات قیمت | رشد ارزش کلی دارایی و پتانسیل بلندمدت |
| ابزار تحلیل غالب | تکنیکال، آن چین | فاندامنتال |
| مدیریت ریسک | فعال و لحظهای (استفاده از حد ضرر) | غیرفعال (تحمل نوسانات) |
باتوجهبه کوتاهتر بودن افق زمانی در ترید، اتکا به تحلیل احساسات بازار (Market Sentiment) و دادههای اختصاصی کریپتو (مانند دادههای آن چین) اهمیت بیشتری پیدا میکند. در این بازههای زمانی، تغییرات فاندامنتالهای طولانیمدت کمتر اثرگذار هستند. تحلیل تکنیکال با این پیشفرض عمل میکند که قیمت فعلی، نیروهای عرضه و تقاضا را منعکس کرده است؛ بنابراین، یک تریدر موفق نوسان گیر باید بهجای تلاش برای کشف ارزش ذاتی، بر درک صحیح احساسات فعلی بازار و ریتمهای چرخهای قیمت تمرکز کند تا بتواند روندهای کوتاهمدت را پیشبینی کند.
انواع روشهای ترید
روشهای تحلیلی در بازار رمزارزها از سه رویکرد اصلی تشکیل شدهاند که برای دستیابی به نتایج بهینه، باید بهصورت مکمل استفاده شوند.
تحلیل تکنیکال (TA)
تحلیل تکنیکال شامل بررسی تغییرات قیمت و حجم با استفاده از شاخصهای فنی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، رگرسیون، و سایر دادههای بازار سهام است. این ابزارها برای تریدرها حیاتی هستند؛ زیرا کمک میکنند تا فرصتها را در چرخههای کوتاهمدت شناسایی کنند و بینشی نسبت به ریتم نوسانات داراییها به دست آورند. استفاده عملیاتی از این تحلیل شامل تعیین سطوح حمایت و مقاومت کلیدی است که برای قراردادن بهینه دستورات حد ضرر و برداشت سود (Stop-Loss and Take-Profit) ضروری است.
تحلیل فاندامنتال (FA)
تحلیل فاندامنتال، بر ارزیابی ارزش ذاتی پروژه، توسعه بلاکچین، جامعه کاربری، و کاربردهای واقعی آن تمرکز دارد. برای مثال، اگر فرض شود که حوزه امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) رشد خواهد کرد، ارزش شبکه زیربنایی مانند اتریوم نیز احتمالاً افزایش خواهد یافت. اگرچه تحلیل فاندامنتال در ترید روزانه کاربرد محدودی دارد، اما برای سبکهای میانمدت و بلندمدت مانند سوئینگ تریدینگ و پوزیشن تریدینگ، جهت توجیه انتخاب دارایی و افق دید، حیاتی است.
تحلیل بلاکچین و دادههای آن چین (On-Chain Data)
دادههای آن چین یک مزیت تحلیلی منحصربهفرد در بازار رمزارزها محسوب میشوند. این دادهها که بر اساس تکنولوژی بلاکچین و شفافیت دفترکل توزیعشده به دست میآیند، شامل مواردی نظیر تعداد آدرسهای فعال، فعالیت ماینرها، و جریان ورودی و خروجی صرافیها هستند. این اطلاعات بلادرنگ، بینشی عمیقتر از فعالیتهای اقتصادی و رفتاری درون شبکه ارائه میدهند که برای سرمایهگذاران خردهپا در بازارهای سنتی (مانند سهام) موجود نیست.
دادههای آن چین میتوانند به تریدرها سیگنالهای پیشرو ارائه دهند. برای مثال، جابهجایی بزرگ کیف پولهای نهنگها یا فعالشدن کیف پولهای غیرفعال، میتواند نشاندهنده شروع یکروند بازار باشد. این موضوع، لزوم اتکای صرف به شاخصهای تأخیری تکنیکال را کاهش میدهد. برای یک تریدر، اهمیت «ورودی داده» نسبت به «مدل» تحلیلی (مانند فرمولبندی یک اندیکاتور) بیشتر است؛ بنابراین، تریدر باید به دنبال استفاده از ورودیهای آگاهانهتر (مانند دادههای آن چین از پلتفرمهایی چون Glassnode یا CryptoQuant) باشد تا مزیت رقابتی کسب کند. برای مثال، یک تریدر میتواند با استفاده از شاخص RSI تعدیل شده بر اساس موجودی صرافیها، زودتر از تریدرهایی که تنها به شاخصهای قیمتی متکی هستند، نقطه کف بالقوه را شناسایی کرده و پوزیشن خود را ایجاد کند.
ترید الگوریتمی و هوش مصنوعی
ترید الگوریتمی شامل استفاده از مدلهای آماری و هوش مصنوعی برای اجرای استراتژیهای پیچیده با سرعت بسیار بالا است. این روشها شامل مدیریت خودکار سفارشها و بهرهگیری از آربیتراژ میشوند و نشاندهنده حرکت بازار به سمت اتوماسیون و سرعت بالا هستند.
انواع سبکهای ترید
سبکهای ترید بر اساس مدت زمانی که تریدر یک موقعیت را باز نگه میدارد (تایم فریم) و میزان تعهد روزانهاش، دستهبندی میشوند.
سبک اسکالپینگ (Scalping)
این سبک سریعترین نوع ترید است که هدف آن کسب سودهای بسیار کوچک و تثبیت شده از نوسانات لحظهای در بازههای زمانی بسیار کوتاه است. اسکالپینگ نیازمند تعهد زمانی بالا، توجه ثابت به بازار، و توانایی تصمیمگیری سریع و در زمان واقعی است. این الزامات، اسکالپینگ را برای افراد دارای شغل تماموقت بسیار دشوار میسازد.
ترید روزانه (Day Trading)
در این سبک، تریدر معاملات خود را در طول یک روز کاری باز و بسته میکند. هدف، کسب سود از نوسانات روزانه بازار است و تمام موقعیتها پیش از پایان روز بسته میشوند. ترید روزانه بهعنوان یکی از روشهای سودآور برای استفاده از نوسانات کریپتو شناخته میشود.
سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
سوئینگ تریدینگ شامل نگهداری موقعیت از چند روز تا چند هفته است. هدف، جذب حرکات قیمتی بزرگتر و متوسطی است که در طی چند جلسه معاملاتی رخ میدهند. مزیت اصلی این سبک، نیاز کمتر به حضور مستمر در بازار است؛ زیرا تریدر میتواند تحلیلهای خود را در خارج از ساعات اوج یا پس از بستهشدن بازار انجام دهد که این امر آن را برای افراد با تعهدات دیگر مناسب میسازد.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
پوزیشن تریدینگ بلندمدتترین سبک ترید است که در آن موقعیتها بر اساس روندهای ماکرو، برای ماهها یا حتی سالها نگهداری میشوند. این سبک به طور گستردهای بر تحلیل بنیادی متکی است و بهنوعی همپوشانی با استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت دارد.
سبکهای مبتنی بر تحلیل
برخی سبکها نیز بر اساس رویکرد تحلیلی نامگذاری میشوند، مانند پرایساکشن و اسمارت مانی. این سبکها بر شناسایی ساختارهای قیمتی و الگوهای رفتاری بازار در تحلیل تکنیکال تمرکز دارند و به تریدرها کمک میکنند تا پیشبینی بهتری از روندهای آتی داشته باشند.
انتخاب سبک معاملهگری یک تصمیم روانشناختی و عملیاتی است. عدم تطابق سبک باروحیه یا زمان آزاد فرد، مستقیماً منجر به افزایش ریسک هیجانی و نقض انضباط میشود. برای مثال، اگر فردی با زمان محدود تلاش کند اسکالپینگ انجام دهد، احتمالاً تصمیمات خود را تحت استرس و فشار زمانی خواهد گرفت و احتمال زیان را بالا میبرد.
بازارهای مناسب برای ترید
بازار رمزارزها از دو اکوسیستم اصلی برای ترید تشکیل شده است: متمرکز و غیرمتمرکز.
صرافیهای متمرکز (CEX)
صرافیهای متمرکز (مانند BitMEX، Bybit، و eToro) معمولاً نقطه ورود کاربران به دنیای کریپتو هستند، جایی که میتوان پول سنتی (فیات) را با رمزارزها مبادله کرد. مزیت اصلی CEXها سهولت استفاده، رابط کاربری دوستانه و ارائه امکانات پیشرفته معاملاتی مانند معاملات اهرمی است که نیاز تریدرهای باتجربه را تأمین میکند.
صرافیهای غیرمتمرکز (DEX)
صرافیهای غیرمتمرکز مزیت عدم حضانت دارایی (Non-Custodial) و استقلال از نهادهای مرکزی را فراهم میکنند. بااینحال، DEXها نیازمند دانش تخصصیتری برای دسترسی و استفاده هستند که میتواند مانعی برای کاربران مبتدی محسوب شود.
تأثیر رگولاتوری بر بازار
رگولاتوری تأثیر قابلتوجهی بر عملکرد بازارهای متمرکز دارد. برای مثال، اتحادیه اروپا مقررات MiCA (Markets in Crypto-Assets) را تصویب کرده است که در سال ۲۰۲۴ به اجرا درآمده و با هدف حفاظت از سرمایهگذار، ثبات مالی و ایجاد سازگاری نظارتی فرامرزی در میان پلتفرمهای متمرکز عمل میکند.
در حال حاضر، رگولاتوری ریسک سیستمیک را کاهش میدهد، اما صرافیهای غیرمتمرکز همچنان برای کاربرانی که به دنبال حفظ حریم خصوصی و عدم نظارت هستند، جذابیت دارند. این امر منجر به دوگانگی در انتخاب بازار میشود. تریدرهای حرفهای اغلب برای معاملات اهرمی و اجرای سریع سفارشها از CEXها استفاده میکنند، درحالیکه برای دسترسی به توکنهای جدید و حفظ حریم خصوصی، به DEXها روی میآورند. انتخاب پلتفرم باید بر اساس الزامات عملیاتی، نیازهای تحلیلی، و الزامات قانونی فرد باشد.
ابزار موردنیاز برای ترید
عملیات ترید موفق نیازمند مجموعهای از ابزارهای اجرای معامله، تحلیل دقیق بازار، و زیرساخت مالیاتی است.
پلتفرمهای اجرای معامله و مدیریت مالی
- پلتفرمهای تجاری: صرافیهایی مانند eToro (که یک پلتفرم ترید اجتماعی است)، BitMEX (ارائهدهنده معاملات اهرمی)، و Bybit (متمرکز بر اسپات و مشتقات) برای اجرای معاملات ضروری هستند.
- ابزارهای مالیاتی: باتوجهبه افزایش نظارت دولتی، ابزارهای مالیاتی مانند CoinTracker، CoinLedger (که قبلاً با نام CryptoTrader.Tax شناخته میشد)، و TokenTax برای محاسبه دقیق مالیات و گزارشدهی خودکار تراکنشها حیاتی هستند.
ابزارهای تحلیل و تحقیق
- ابزارهای چارتینگ و تحلیل تکنیکال: TradingView یک ابزار همهکاره است که نمودارهای پیشرفته و اندیکاتورهای فنی موردنیاز برای تحلیل تکنیکال را فراهم میکند.
- دادههای عمومی بازار: CoinMarketCap و CoinGecko اطلاعات جامعی از قیمتها، حجم معاملات، و ارزش بازار (Market Cap) رمزارزهای مختلف ارائه میدهند و برای درک بنیادی وضعیت بازار لازم هستند.
- دادههای تخصصی آن چین: دسترسی به دادههای تخصصی بلاکچین از طریق پلتفرمهایی مانند Glassnode، CryptoQuant، و Nansen برای کسب بینش در مورد رفتار نهنگها و جریان سرمایه، یک مزیت رقابتی محسوب میشود.
- منابع آموزشی: پلتفرمهایی مانند Investopedia و CoinDesk برای درک مفاهیم بنیادی، اخبار بازار و اصطلاحات تخصصی، منابع آموزشی ارزشمندی هستند.
الزامات قانونی مانند مالیات به طور فزایندهای بر عملیات ترید تأثیر میگذارند. در بازارهای پرحجم مانند اسکالپینگ، استفاده از ابزارهای اتوماتیک مالیاتی دیگر یک مزیت نیست، بلکه یک ضرورت برای حفظ انطباق قانونی و جلوگیری از مشکلات آتی است؛ بنابراین، موفقیت طولانیمدت مستلزم پذیرش و پیروی از ساختارها و قوانین مالیاتی حاکم بر عواید سرمایه است.
بررسی مزایا و معایب ترید
ترید ارز دیجیتال مانند هر فعالیت مالی دیگری دارای مزایا و معایبی است که باید بهصورت جامع در نظر گرفته شوند.
مزایا
1. پتانسیل سود بالا: نوسانات قیمت قابلتوجه (Volatility) در بازار کریپتو، فرصتهای بزرگی برای کسب سودهای کوتاهمدت ایجاد میکند.
2. دسترسی و شفافیت جهانی: رمزارزها دسترسی جهانی بدون مرز فراهم میکنند و به دلیل ماهیت بلاکچین، از شفافیت بالایی در تراکنشها برخوردارند.
3. هزینههای پایین تراکنش: در مقایسه با سیستمهای حواله بانکی سنتی، هزینههای تراکنش اغلب بسیار پایینتر است.
معایب
1. نوسان قیمت بسیار بالا: این مورد بزرگترین خطر برای سرمایه محسوب میشود. نوسان شدید میتواند بهسرعت باعث زیانهای بزرگ شود
2. ریسکهای مقرراتی و امنیتی: فضای کریپتو همچنان با عدم وجود مقررات کامل مواجه است. همچنین، مسائل مربوط به امنیت سایبری، مشکلات مقیاسپذیری (در برخی شبکهها)، و عدم وجود ارزش ذاتی پشتوانه برای بسیاری از رمزارزها، ریسکهای قابلتوجهی ایجاد میکنند.
3. موانع فنی: پیچیدگیهای مرتبط با استفاده از صرافیهای غیرمتمرکز، کیف پولها و ابزارهای تحلیلی میتواند برای برخی از کاربران یک مانع ورود ایجاد کند.
نوسان، ریسک و فرصت را به طور همزمان افزایش میدهد. این وضعیت متضاد، نیاز به ابزارهای مدیریت ریسک مانند دستورات حد ضرر (Stop-Loss) و تکنیکهای دقیق اندازهگیری موقعیت (Position Sizing) را دوچندان میکند. برای مدیریت این شرایط، تریدر باید میزان سرمایهای که در هر معامله به خطر میاندازد (Risk per Trade) را بادقت محاسبه کند و نوسانات عادی دارایی را در نظر بگیرد تا از خروجهای زودهنگام و غیرضروری (Stop-Loss Hunting) جلوگیری شود.
نکات قابلتوجه تریدینگ: مدیریت ریسک و روانشناسی
موفقیت پایدار در ترید ارز دیجیتال نه از استراتژیهای پیچیده، بلکه از مدیریت ریسک دقیق و انضباط روانشناختی سرچشمه میگیرد.
اصول مدیریت ریسک (Risk Management)
مدیریت ریسک به معنای برنامهریزی استراتژیک برای پیشبینی، شناسایی، و بهحداقلرساندن خطرهای مالی مرتبط با سرمایهگذاری است. پذیرش این واقعیت که بیش از ۷۰ درصد تریدرها زیان میکنند، هدف اصلی تریدر را به "حفظ سرمایه" در وهله اول تغییر میدهد.
ابزارهای کلیدی اجرای ریسک
1. دستور توقف ضرر (Stop-Loss): این ابزار حیاتیترین مکانیسم برای محدودکردن زیان است. قراردادن آن باید بر اساس یک تحلیل تکنیکال دقیق، شناسایی سطوح حمایت کلیدی، و لحاظکردن نوسان بازار انجام شود.
2. تنوعبخشی (Diversification): تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری (پرتفو) با هدف کاهش خطرهای کلی و جلوگیری از وابستگی به عملکرد یک دارایی خاص انجام میشود.
روانشناسی ترید و انضباط
تریدرها باید بیاموزند که تحتتأثیر هیجاناتی نظیر طمع، ترس، و سوگیریهایی مانند اعتمادبهنفس کاذب، تصمیم نگیرند. عمل منطقی و پیروی سیستماتیک از استراتژی ضروری است. مدیریت ریسک همانند بیمه عملیاتی است؛ حتی بهترین استراتژیهای معاملاتی نیز در صورت اجرای بیانضباط، به دلیل دخالت احساسات (مانند حذف حد ضرر در ترس از زیان)، شکست خواهند خورد.
تریدرهای حرفهای میدانند که باید از طمع دوری کنند؛ سودهای کوچک و مداوم روزانه، به دلیل اثر مرکب، در طول زمان به سودهای بزرگی منجر خواهند شد. برای حفظ عقلانیت و جلوگیری از انحرافات هیجانی، تریدر باید برنامه مکتوب مدیریت ریسک داشته باشد و تصمیمات سخت (مانند اجرای حد ضرر) را
قبل از ورود به معامله بگیرد تا در لحظه حساس تحتتأثیر احساسات قرار نگیرد.
جمعبندی و نتیجهگیری
ترید ارز دیجیتال یک فعالیت پیچیده و با ریسک بالاست که مزیت اصلی آن در نوسانات شدید و دسترسی به دادههای اختصاصی (آن چین) نهفته است. موفقیت پایدار در این بازار مستلزم ترکیبی متعادل از تحلیل دقیق بازار (تکنیکال، فاندامنتال، آن چین)، انتخاب سبک معاملاتی متناسب با تعهدات زمانی فرد، و انضباط بینقص در مدیریت ریسک و روانشناسی است.
توصیههای نهایی برای تریدرها
1. انتخاب سبک مناسب: تریدرهایی که دارای محدودیت زمانی هستند (مانند افراد شاغل تماموقت) باید به سبکهایی مانند سوئینگ تریدینگ رویآورند که نیاز به توجه لحظهای کمتری دارد.
2. تمرکز بر دادههای آن چین: آموزش و استفاده مستمر از ابزارهای تحلیلی تخصصی بلاکچین (مانند Glassnode و CryptoQuant) برای کسب مزیت رقابتی و دسترسی به سیگنالهای پیشرو ضروری است.
3. مدیریت ریسک فعال: تریدر باید همواره بر حفظ سرمایه مقدم بر کسب سود تمرکز کند و دستورات توقف ضرر را بر اساس تحلیل منطقی و نه احساسات، تعیین نماید.
انتظار میرود با افزایش نهادینهسازی و رگولاتوری (مانند MiCA)، بازار از نظر قانونی امنتر شود. بااینحال، تریدرها باید برای کاهش احتمالی فرصتهای نوسانگیری شدید و آربیتراژ (به دلیل کارایی بیشتر بازار)، آماده باشند. در نهایت، تکامل ابزارهای تحلیلی و افزایش استفاده از هوش مصنوعی، ترید الگوریتمی را به استاندارد عملیاتی در میان حرفهایها تبدیل خواهد کرد.